اوکراین به عنوان یک منطقه حائل بین قلب روسیه، اروپا و غرب قرار گرفته که از این جهت همواره برای روسیه حائز اهمیت بوده است. دوستی اوکراین با غرب و سودای پیوستن به ناتو و همچنین گسترش ناتو به شرق در نهایت روسیه را به این نتیجه رساند که اقدامی مشابه سال 2014 اما تاحدودی گسترده تر و از نظر تاکتیکی متفاوت تر و سخت تر نسبت به اوکراین در پیش بگیرد. در ۲۱ فوریه ۲۰۲۲، روسیه بهطور رسمی جمهوری خلق دونتسک و جمهوری خلق لوهانسک، دو کشور خودخوانده در منطقه دونباس در شرق اوکراین را بهرسمیت شناخت و نیروهای خود را به این مناطق اعزام کرد. روز بعد، شورای فدراسیون روسیه بهاتفاق آرا به پوتین مجوز استفاده از نیروی نظامی در خارج از مرزهای روسیه را صادر کرد. حدود ساعت ۰۵:۰۰ صبح (بهوقت اروپای شرقی) در ۲۴ فوریه، پوتین از آغاز یک عملیات نظامی ویژه در شرق اوکراین خبر داد و جنگ اوکراین رسماً آغاز شد.
در واقع حمله روسیه به اوکراین، اکثر دولتهای منطقه خاورمیانه را تا حدی در تنگنای راهبردی قرار داده است. تقریباً همه آنها در دهه گذشته روابط خود را با مسکو گسترش دادهاند، هم در واکنش به بازگشت روسیه به منطقه به عنوان یک قدرت خارجی بزرگ (از طریق مداخله نظامی آن در سوریه)، و هم برای انطباق با واقعیت ژئوپلیتیکی جهان چندقطبی که در آن ایالات متحده و متحدان اروپایی آن دیگر تمایلی به تضمین امنیت منطقه ندارند. عربستان نیز در سالهای اخیر روابط نزدیکی با روسیه داشته است. بنابراین جنگ اوکراین در تغییر نگرش راهبردی عربستان به مسائل منطقه ای و جهانی تاثیر گذار بوده است. در اینجا سوالی که مطرح می شود این است که جنگ اوکراین چه اثراتی بر نگرش راهبردی عربستان به مسائل و روابط اش داشته است؟ لذا به منظور پاسخ به این سوال اثرات این بحران بر امنیت انرژی، ترابری دریایی، گردشگری، امنیت غذایی عربستان سعودی بررسی می شود.
امنیت انرژی
پس از جنگ اوکراین، نیاز غرب به منابع انرژی نقش بیشتری را به کشورهای تولیدکننده نفت در خاورمیانه، به ویژه عربستان سعودی که انتظار میرود جایگاه آن به عنوان یک بازیگر مهم در عرصه بینالمللی و منطقهای تقویت شود، داده است.[1]
عربستان سعودی بزرگترین صادرکننده نفت خام در جهان است که با افزایش تنشها در شرق اروپا تقاضا برای منابع انرژی از جمله گاز قطر و نفت عربستان افزایش یافت. مقامهای ایالات متحده و اروپا امیدوار بودند که عربستان سعودی نفت خام را سریعتر تولید و عرضه کند و ظرفیت تولید خود را افزایش دهد.
اما عربستان سعودی، یکی از اعضای ائتلاف کشورهای تولید کننده نفت اوپک، علاقهای به عرضه بیشتر نفت از خود نشان نداده است. جنگ اوکراین فرصتی برای عربستان و سایر تولیدکنندگان انرژی در خلیج فارس بوده است تا نشان دهند که چه میزان برای اروپا و ایالات متحده حیاتی هستند.[2]
ترابری دریایی
جنگ روسیه و اوکراین حوزه دریای سیاه را به یک منطقه سوزان تبدیل کرد. دریای سیاه یک دریای نیمه بسته است و تنها دروازه آن به شبکه حملونقل دریایی جهانی در مدیترانه از طریق تنگه بسفر و دریای مرمره است. با توجه به تجربیات تاریخی درگیریهای جهانی، به احتمال زیاد با در نظر گرفتن حضور نظامی روسیه در سوریه و سواحل آن، درگیریهای کنونی در دریای سیاه میتواند به منطقه مدیترانه و دریای سرخ نیز کشیده شود.
دریای سرخ از جایگاهی استراتژیک در سیاست های راهبردی عربستان برخوردار است. عربستان با تعمیق استراتژی های اقتصادی و سیاسی خویش در دریای سرخ به بازیگر اصلی صحنه سیاسی و اقتصادی این منطقه راهبردی تبدیل شده است و هر گونه تهدید این منطقه می تواند منافع عربستان را به خطر اندازد. این مسئله باعث شده که نگاه ژئوپلیتیک عربستان به بحث دریا عمیق تر شود.
گردشگری
تشدید جنگ ممکن است منجر به کاهش درآمد حاصل از صنعت گردشگری و لغو پروازهای مستقیم برای برخی از محبوبترین نقاط گردشگری روسها در خاورمیانه شود و عربستان سعودی که بخشی از برنامههای توسعه اقتصادی خود را در سند چشم انداز 2030 با صنعت گردشگری پیوند زده است در این زمینه نیز متحمل ضرر خواهد شد.
امنیت غذایی
دبیرخانه امور اقتصادی اتحادیه اتاق های بازرگانی عربستان در مطالعات خود به بررسی جنبه های بحران اوکراین و پیامدهای آن برای اقتصاد داخلی و جهانی پرداخته و بر لزوم تلاش برای امنیت غذایی کالاهای اساسی و توانمندسازی وارد کنندگان و تولیدکنندگان بخش خصوصی برای حفظ میانگین ذخیره راهبردی کالاهای غذایی اساسی و دیگر کالاها تاکید کرده است.
برپایه این گزارش، اتحادیه اتاق های بازرگانی عربستان همچنین جنبه های مختلف بحران را بررسی می کند تا فرصت های ممکن برای استفاده از وضعیت جهانی به منظور جذب شرکت های جهانی در بازارهای داخلی عربستان با شراکت سرمایه گذاران سعودی را مشخص کند و این اتحادیه براساس طرح خود خدمت به بخش خصوصی و اقتصاد ملی را برای جلوگیری از بحران تامین مواد غذایی و سایر کالاها را اتخاذ کرده است که مهمترین آن تشکیل تیم های ویژه کالاهای غذایی اساسی برای گرفتن دیدگاه کارشناسان و پیوستن به کمیته بحران تامین مواد غذایی به سرپرستی اداره کل غلات این کشور است.
همان طور که مطرح شد عربستان سعودی با بحران اوکراین درگیر مسائل جدید راهبردی شد که برای برون رفت از آن سعی کرد روابطش را با شرق گسترش بدهد. هر چند که قبل از جنگ اوکراین نیز عربستان سعودی روابطش با چین و روسیه را تقویت کرده بود اما بعد از جنگ این روابط به صورت ویژه ای گسترش یافته است به خصوص رابطه با چین، زیرا ایالات متحده بعد از روی کارآمدن بایدن عملاً عربستان را در انزوا قرار داد و وعده های دولتمردان پیشین ایالات متحده برای پشتیبانی از عربستان سعودی را عملی نساخت بویژه در بحران یمن، لذا بعد از بحران اوکراین و اثرات راهبردی آن بر عربستان سعودی این کشور در واقع هم ملجا و پناهی برای شرق و هم غرب شده است. از یک طرف ایالات متحده به دنبال گفتگو با مقامات عربستان سعودی و جلب نظر آنان برای کاهش قیمت نفت است از سوی دیگر روسیه به دنبال جلب نظر سعودی ها و حمایتشان از افزایش قیمت نفت است.[3]
در واقع سعودیها جهان را هرچه بیشتر از زاویه "چشمانداز ۲۰۳۰" می نگرند؛ یک راهبرد فراگیر برای تنوع بخشی اقتصادی پسانفت که در واقع با توجه به اهداف پسانفتی اش، نیازمند فروش نفت به قیمتهای بالاست تا بخش غیرنفتی اقتصاد را تا زمانی که به پایداری برسد، تامین مالی کند. در نتیجه، ریاض با روسیه همکاری کرده تا پایداری قیمت نفت را حفظ کند. عربستان برای آنکه بتواند در پروژههایی که برای جذب گردشگر، استعدادها، سرمایهگذاری و تجارت طراحی شده، از رقبایش پیشی بگیرد، باید خزانه ریاض با قیمتهای نفتی سودآور پر باشد. این زاویه دید کمک میکند دریابیم که چرا رویکرد عربستان سعودی در منطقه، از شاهین به کبوتر تبدیل شده و با حریفان پیشین همچون ترکیه و ایران به آشتی روی آورده است. از این گذشته، در مناطق جغرافیایی دورتر، خطر چندانی برای چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان از ناحیه جنگ روسیه در اوکراین یا خیزش چین و احتمال یورش آینده به تایوان وجود ندارد. این که چه کسی اوکراین یا تایوان را کنترل کند، مشکل هژمون و اقتدار آمریکاست و نه عربستان سعودی.
بنابراین، بنظر می رسد راهبردی که تاکنون عربستان سعودی برگزیده بهترین راهبردی است که می تواند با ادامه دادن به آن به اهداف راهبردی خود در زمینه های اقتصادی، سیاسی و امنیتی دست یابد. همچنین سعی کرده است برای تقویت توان دفاعی خودش صرفاً متکی به غرب نباشد و با شرق همکاری داشته باشد و این همکاری پس از جنگ اوکراین افزایش پیدا کرده است از خرید تکنولوژی بالستیک و پهباد چین تا خرید پهبادهای ترکیه یعنی ریاض قصد دارد سبد نظامی خودش را تقویت کند و در واقع این درسی است که از جنگ اوکراین و یمن گرفته است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب