وقتی روسها در حمله ای پیش دستانه به اوکراین، تمام برنامه های آمریکا و ناتو [که قصد داشتند تا سرحدات روسیه جلو بروند] را به هم ریختند و دولت آمریکایی زلنسکی را درشرایطی پیچیده قرار دادند، موجی از تحریمها و کارشکنیها علیه روسیه آغاز شد.
آمریکا، ناتو و اروپا تمام ظرفیتهای خود را بکار گرفتند تا هرطور شده، با ابزارهای مختلف تحریمی، رسانه ای، و پشتیبانی های لجستیکی، از دولت و ارتش اوکراین حمایت کرده و روسیه را سر جای خودش بنشانند و برنامه گسترش ناتو را پیگیری کنند.
یکی از اقدامات در کنار تحریمهای اقتصادی روسیه و پشتیبانی های نظامی از اوکراین، ایجاد جنگ روانی با بهره گیری از امپراتوری رسانه ای غرب بود. غرش
سناریو در واقع این بود که اگر روسیه با ترس از گیر افتادن در باتلاقی دیگر عقب نشست، سوئد و فنلاند را عضو نموده و با این عضویت استیصال و ناتوانی روسیه را در بوق و کرنا کنند. اما اگر روسیه نترسید و جلوی آمریکا ایستاد، چون آمریکا جرات ورود مستقیم ندارد، بگویند ترکیه مخالف کرد!
یعنی اینکه ما از جنگ با روسها واهمه ای نداشتیم، بلکه قوانین ناتو و مخالفت ترکیه اجازه نداد! اردوغان که دیگر انتهای دو چهره بودن است اما، سعی میکند در هر شرایطی و به هر قیمتی سود ببرد! هم از آخور اوکراین میخورد، و هم از توبره روسها!
هم به زلنسکی پهپاد بیرقدار میفروشد، هم به پوتین در دور زدن تحریم کمک میکند! و نکته جالب تر اینکه در ماجرای سوئد و فنلاند نیز میخواهد امتیاز ویژه ای از پوتین بگیرد، و مخالفتش با عضویت این دو کشور را برای او فاکتور نماید! در حالی که پوتین نیازی به این کار ندارد!
روسیه ای که با شناخت کامل از ضعف آمریکا و قاطعیت خودش میگوید با شما میجنگم و با همین یک جمله برنامه آمریکا را کنسل میکند، اردوغان و کشورش را فقط درحد همان شیر اطمینان آمریکا میبیند و نه بیشتر! ضمن اینکه جبهه دیگری نیز در سوریه وجود دارد. جایی که دست اردوغان زیر سنگ پوتین است!
نظر
ارسال نظر برای این مطلب