«ایران مانند زرادخانه رو به رشد موشکهای بالستیک خود، به حمایت از بازیگران منطقهای بهعنوان یکی از نقاط محوری در مواضع نظامی و بازدارندگی خود ادامه میدهد».
پایگاه اینترنتی اوراسیا ریویو در گزارشی نوشت: محور موسوم به «مقاومت» ایران که شامل گروههای نیابتی نزدیک به آن در لبنان، سوریه، عراق و یمن میشود، تهران را قادر میسازد تا دورتر از مرزهای خود دارای قدرت باشد.
هریک از اعضای شبکه متحدان ایران، نقشی حیاتی در بازدارندگی آن برابر رقبایش برای مقابله مستقیمتر با ایران بازی میکنند. از این گذشته، بسیاری از شرکای ایران با دشمنان ایران هم مرز هستند و تهدیدی قابل توجه را متوجه امنیت ملی آنها میکنند. با وجود تلاشهای مداوم برای مقابله با اشاعه، ایران همچنان به ارسال سلاح و فراهم کردن زمینههای تولید آن با توجه به ظرفیت فعلی صنایعش برای متحدانش ادامه میدهد. ایران به دلایل متعدد سیستمهای تسلیحاتی خود را بین شرکا و نمایندگان خود اشاعه میدهد- برای اینکه بهعنوان یک افزایشدهنده نیرو عمل کند، قابلیتهای بازدارندگیاش را گسترش دهد، سیستمهای تسلیحاتی را آزمایش کند و قابلیت انکار را حفظ کند.
استفاده از موشکهای بالستیک، پهپادها و توپخانهها گزینههای در دستتری هستند و میتوانند این بازیگران را قادر به نگاه داشتن دشمنانشان در پشت خط مقدم میسازد. در اختیار قرار دادن تسلیحات پیشرفتهتر به متحدان منطقهای، جنبهای از سیاست بازدارندگی ایران را نشان میدهد که براساس آن توانایی بالقوه نظامی دشمنان انکار شده، از دسترسی دشمنان به قلمروی ایران و در امتداد مرزهایش ممانعت به عمل آمده و همچنین هزینه نگهداری نیروهای زیاد در مرزها افزایش مییابد.
انتقال توانمندیهای موشکی و پهپادی پیشرفته ایران، هدف دیگری را هم دنبال میکند که انکار قابل قبولی برای اقدامات این کشور در چارچوب عملیات مستمر منطقه خاکستری علیه ایالات متحده و شرکای استراتژیک منطقهایاش فراهم میکند. این استراتژی براین اساس است که گروههای نیابتی و شرکای منطقهای، مسئولیت اقدام انجام شده توسط ایران را برعهده میگیرند. پس از حمله به آرامکوی سعودی در سال ۲۰۱۹، انصارالله (جنبش حوثی) مسئولیت این حمله را برعهده گرفت. با این حال، به گفته منابع اطلاعاتی غربی، این حمله از یمن نبود، بلکه از عراق یا ایران سرچشمه گرفته بود. شکل دیگری از انکار از طریق ایران است که به نمایندگان خود دستور میدهد تا به دشمنانش حمله کنند.
تهران برای در اختیار قرار دادن پهپادها، راکتهای توپخانهای و موشکهای بالستیک به متحدان و گروههای نیابتی خود، عمدتاًً از سه راهبرد تکمیلی استفاده میکند: انتقال مستقیم، ارتقای موشکها و راکتهای موجود، و انتقال قابلیتهای تولید. بهطور سنتی، ایران تصمیم میگرفت که بهطور مستقیم سیستمهای تولید شده در ایران را به متحدان خود منتقل کند. تحویل این تسلیحات از طریق مسیرهای قاچاق مستقیم انجام میشود. سیستمهای تسلیحاتی بهطور کامل یا بهصورت قطعات منفک از هم منتقل میشوند تا بعداً پس از رسیدن به مقصد دوباره سرهم شوند. البته بازیگرانی مانند آمریکا، عربستان سعودی و اسرائیل برای جلوگیری از جریان انتقال تسلیحات ایران به سوریه، عراق، لبنان و یمن، سیاست سختگیرانهای در زمینه ممنوعیت سفرهای زمینی و دریایی در پیش گرفتهاند.
یکی دیگر از روشهای قابل توجه اشاعه، ارتقای موشکهای توپخانه و موشکهای بالستیک به اسم ارائه کیتهای تبدیل هدایت دقیق است که شرکای ایران از قبل دارند. ایران این روش انتقال را پیچیدهتر و خطرناکتر از صادرات موشکهای کامل میداند. متحدان توانمندتر تهران مانند حزبالله لبنان در حال حاضر هزاران راکت توپخانهای هدایت نشده و موشکهای بالستیک قدیمی را در اختیار دارند که منشأ آن جمهوری اسلامی است. تبدیل موجودی موشکهای حزبالله، منطقیتر و مقرون به صرفهتر از ارسال زمینی از طریق عراق و سوریه جنگ زده است. استراتژی جمهوری اسلامی برای انتقال ظرفیتهای تولید موشک به شرکایش بیش از یک دهه است که جریان دارد. این استراتژی این اطمینان خاطر را دارد که حتی در صورت قطع شدن راههای ارتباطاتی، محور مقاومت به موشکهای مورد نیاز برای جنگ دسترسی دارد. با انجام این کار، تهران قابلیت انکار قابل قبولی را حفظ میکند، خود را از واکنشهای بینالمللی مبرا میکند و موقعیت بازدارندگیاش تقویت میشود. در سال ۲۰۱۹، یکی از وبسایتهای نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اطلاعات مرتبط با انتقال ظرفیتهای موشکی ایران به نوار غزه را منتشر کرد. بر این اساس جنبش جهاد اسلامی فلسطین دارای موشکهای بدر۳، ۲۵۵ میلیمتری بود.
از نظر روبنایی، بدر-۳ شبیه به یکی از راکتهای توپخانهای معمولی در غزه بود اما با بررسی بیشتر، میشد فهمید که سرجنگی و محفظه پیشران آن به زبان فارسی علامتگذاری شده است. مونتاژ یک موشک دقیق کار سادهای نیست اما بهطور قابل توجهی پیچیدهتر از ساخت موشکهای بالستیک است. موشک بدر-۳ نمونهای از موشکهای هدایتشونده دقیق است که با هدف ایجاد بازدارندگی و حمله از سوی شرکا و نیروهای نیابتی ایران طراحی شده است. ساخت موشک بدر-۳ میتواند غیرمتمرکز باشد، در بین سازههای کوچک پخش شود و اختلال در زنجیره تولید را دشوار کند.
استراتژی تهران برای ارتقای قابلیتهای بازدارندگی خود طی سالهای گذشته ارتقاءیافته و راههای نوآورانهای را برای دور زدن پروژه مهار ایران یافته است. انتقال تسلیحات هدایتشونده دقیق به گروههای نیابتی، این اجازه را به تهران میدهد که تا حدی از بازدارندگی را برابر بازیگرانی مانند آمریکا حفظ کند.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب