شیعیان برای زمینه سازی ظهور وظایفی دارند، روایات مختلفی درباره ظهور و وظیفه منتظران داریم که انتظار فرج را افضل اعمال برشمردهاند، از جمله حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام فرمودند: «منتظر فرج امام زمان باشید و از عنایت و توجهات خدا نا امید نشوید. زیرا که بهترین اعمال در نزد خدا انتظار فرج است» و منظور از انتظار فرج، حرکت و فعالیت در جهت تحقق ظهور است.[۱]
یکی از شرایط ظهور، فراهم شدن یاورانی است که حضرت مهدی(عج) را برای تحقق اهداف آن حضرت در تحقق حکومت جهانی یاری خواهند داد و مادامی که این شرط تحقق پیدا نکند، همانگونه که در تاریخ برای دیگر پیشوایان دینی مصداق یافت، امام عصر نیز ظهور نخواهد کرد، به همین دلیل حضرت علی ۲۵ سال از حکومت دوری کردند، چراکه یاران کافی را در اختیار نداشتند.[۲]
همچنین روایات مختلفی داریم که زمینهسازی ظهور را از جایگاه مردم تعریف کرده و آنها را مسئول دانسته که آستین را بالا زده و در این مسیر قرار گیرند. هر کسی غیبت را رقم زده باید ظهور را رقم بزند. غیبت اراده خدا یا امام معصوم نبوده بلکه غیبت در فضا و تنگنای بیمهری و بیتوجهی مردم به امام معصوم رخ داده است بنابراین خود مردم هم باید باعث ظهور امام غایب شوند. حال سؤال این است که رابطه اربعین با انتظار و زمینهسازی ظهور چیست؟
به طور کلی میتوان گفت که میان اربعین و زمینهسازی ظهور تعامل و ارتباط دو سویه وجود دارد یعنی هم اربعین عامل ترویج و اشاعه مهدویت و انتظار میشود و هم زمینهسازی ظهور به نحوی ترویج اربعین است.[۳]
زیارت اربعین حسینی در تاریخ معاصر از یک منسک شیعی فراتر رفته است و هرساله انسانهای مختلف از فرهنگهای متفاوت با دین، زبان، رنگ و نژا دهای گوناگون را با جاذبهای مغناطیسی به سمت خود میکشاند. حضور اهل سنت و مسیحیان و علمای آنان در این راهپیمایی و حتی اسلام آوردن آنان، صحنههایی است که به وفور در این سالها به چشم خورده است. در جریان ظهور نیز براساس آیات و روایات میدانیم که پیوستن به امام صرفاً در دایره شیعیان رسمی محصور نمیماند و اصحاب امام از ادیان و مذاهب گوناگون و در سطحی جهانی ظهور خواهند کرد.[۴]
یکی دیگر از شرایط ظهور، احساس نیاز جامعه جهانی به موعودِ منجی است که صرفاً شیعیان یا مسلمانان و یکتاپرستان را دربرنمیگیرد، چراکه حضرت مهدی(عج) را موعودِ امتها مینامیم. فراموش نکنیم که حضرت مهدی پاسخ به این احساس نیاز است و تا این احساس شکل نگیرد، ولی عصر(عج) حکومت تشکیل نخواهد داد.
بنابراین پیادهروی اربعین را استمرار جریانی میدانیم که آغاز آن از کربلای معلی و انجام آن در کنار کعبه معظمه بود و در نهایت گسترش حکومت عدل جهانی در همه کره زمین است. انسانهای سرخورده از ظلم اندک اندک حول یک محور جمع میشوند که یکی از اصلیترین اهداف آن مبارزه با ظلم و ستم و برپایی عدل و قسط در کره زمین است.[۵]
در واقع از آنجایی که قیام امام حسین(ع) بزرگترین نماد مظلمویت انسان در طول تاریخ بوده است و از آنجایی که حضرت مهدی(عج) بزرگترین نماد مبارزه با ظلم هستند میتوان این گونه تفسیر کرد که پیاده روی اربعین آغازی بر یک پدیده مستمر تاریخی است که انجام و پایان این حرکت با قیام حضرت مهدی موعود(عج) رقم خواهد خورد.
میل درونی همه انسانها و محوریترین هدف مبارزه با ظلم و ستم، برپایی عدل و قسط بر کل زمین است. عدالت خواهی صرف نظر از هر چیزی یک میل درونی است؛ لذا میبینیم در شعارهای برپایی حکومت حضرت مهدی(عج) برپایی عدل و قسط اولویت اصلی است . چیزی که در قیام امام حسین(ع) مورد غفلت بسیاری از انسانها واقع شد.
در اربعین هر کس در حد توان و بضاعت خود برای آگاه کردن دیگران میتواند با کمک به دیگران در فراگیری اهداف حکومت عدل جهانی تلاش کند. ما در مسیر حرکت به سمت فرجام قیام عاشورا هستیم اگر بخواهیم اثبات کنیم که تا انجام قیام حضرت مهدی(عج) حضور داریم از لحظههای زندگی خود برای ایجاد جامعه جهانی باید استفاده کنیم و لذا تردیدی نیست که پیاده روی اربعین به عنوان شعاری از شعائر الهی توانسته انسانهایی از مذاهب مختلف را برای رسیدن به یک جامعه جهانی بر اساس عدل و قسط گرد هم آورد.[۶]
بنابراین زیارت اربعین با دارا بودن ظرفیتهای مشترکی چون معنويت محوری، تنوع جاذبههای معنوی، داشتن امتداد تاريخی، مردمی بودن، بستر روابط ميان فرهنگی بودن، بهرهمندی از تنوع علمی، فرهنگی و محيطی، میتوانند با همگرایی سازمانی، میان فرهنگی و تمدنی، در سطح منطقهای و جهانی، کانون ترويج سبک زندگی اسلامی، منشأ پرورش نسلی مؤمن و انقلابی، سنگر مقابله با تهاجم فرهنگی، جلوهگاه تصويری جذاب و باعزت از تشيع و قبلهگاه الهامبخش منتظران موعود جهانی باشد.[۷]
نظر
ارسال نظر برای این مطلب