استعمار به عنوان یك واقعیت تاریخی از قرن ۱۶ میلادی به وسیله قدرتهای اروپایی در كشورهای جهان سوم و جوامع مسلمان پدیدار شد[۱]. کشورهای غربی با قیمومیت و مستعمره كردن به دنبال ایجاد دولتهای وابسته به خود در کشورهای اسلامی و ایجاد گسلهای قومی و مذهبی بودند. استعمار حاکميت و استقلال کشورهای اسلامي را تضعيف و ماهيت مناسبات مسلمانان و غرب را از روابط بين دو بازيگر مساوی به رابطهی بين حاکم و تابع تبديل کرد.
در واقع همان گونه که امام خامنهای رهبر انقلاب اسلامی فرمودهاند: «از روزی كه استعمار وارد كشورهای اسلامی شد، همهی تلاش استعمارگران و سلطهگران این بود كه ابعاد سیاسی و اجتماعی اسلام، عدالتخواهی، آزادیخواهی و استقلالطلبی اسلام را از اسلام حذف كنند»[۲]. بنابراین به دنبال تهاجم همهجانبه غرب در جهان اسلام و عصر استعمار شوکت و اعتلای تمدن اسلامی روو به افول رفت.
ضربه روانی اين استيلای اقتصادی و سياسی به حدی شديد بود که مسلمانان را به بررسی علل و راه برون رفت از اين اوضاع کشاند و تحولاتی در جهان اسلام رخ داد که نه تنها در راستای جهانی شدن و فرهنگ سياسی مدرن نيست بلکه حرکتی کاملاً هوشمندانه و استقلالطلبانه در مقابل آن و برای تقویت هویت اسلامی است.
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران از جمله این تحولات است که به سبب اندیشههای استكبارستيزی، استقلالطلبی، مبارزه با ظلم و تبعیض، توانست طلیعه تحولات دیگر و حرکتهای ضد استعماری و ضد استکباری مسلمانان سایر نقاط جهان بهویژه منطقه غرب آسیا باشد. این رویداد تأثیرات زیادی در بیداری مسلمانان جهان و احیای باورهای دینی داشت. از آن پس شاهد شکل گیری بیداری اسلامی در کشورهای مختلف و شکل گیری نیروهای مقاومت برای مبارزه با زیادهخواهی و شرارت کشورهای استعمارگر بودیم. محور مقاومت طی سالهای اخیر توانسته توطئه دشمنان برای تغییر جغرافیا و مرزهای کشورهای اسلامی و مستقل منطقه را ناکام بگذارد. استیصال این روزهای صهیونیستها در قدس شریف و نظارهگر بودن نمایش قدرت حزبالله در سوریه و مرزهای جنوبی و شرقی لبنان، و گرفتار شدن متجاوزان سعودی در مواجهه با انصارالله یمن، کارآمدی اندیشه مقاومت بهعنوان مؤلفهای تأثیرگذار در معادلات سیاسی منطقه غرب آسیا را به اثبات رسانده است.
اما در سوی دیگر در مقابل این جریانات آزادی خواهانه اسلامی، کشورهایی هم بودهاند که حاکمان آنها در برابر خواستههای استعمارگران و زورگوییها و شرارتهایشان نه تنها ایستادگی نکرده، بلکه تسلیم اوامر آن ها شده و استعمارگران را در رسیدن به اهدافشان یاری دادهاند.
در قسمتی از پیام اخیر حضرت آیت الله خامنهای به مناسبت ایام حج به این نکته اشاره شده است: «منطقهی ما و حوادث سریع و گوناگون آن، نمایشگاه درسها و عبرتها است؛ از سویی قدرتِ ناشی از مجاهدت و مقاومت در برابر زورگوی متجاوز، و از سویی ذلّت ناشی از تسلیم و اظهار ضعف و تحمّل تحمیلهای او»[۳].
بنابراین باید گفت پیام راهبردی رهبر فرزانه جمهوری اسلامی ایران به مسلمانان جهان در موسم حج امسال این است که نبرد و مقاومت در برابر ظالمان مستکبر و استعمارگر باید به آن سطح از استحکام برسد که تمامی مسلمانان جهان به طور یکپارچه در برابر دخالت و شرارت غرب در هر نقطه از جهان ایستادگی کنند. در فرهنگ دینی، نظام استکبار، از مصادیق بت محسوب میشود، چرا که این نظام، بندگان خدا را به اجبار، به اطاعت و عبادت خود فرامیخواند: «بتی که بسیاری از مردم جهان و از جمله بسیاری از مسلمین، امروز به جبر و تحمیل، به عبادت و اطاعت از آن وادار میشوند، بت قدرت امریکا است» و «عبادت، همین اطاعت بیچونوچراست که امروز در برابر خواست استکبار و در رأس آن امریکا، بر ملتها تحمیل میشود و آنان با شیوههای گوناگون، به سمت آن سوق داده میشوند» به همین دلیل، حضرت آیتالله خامنهای، برائت از مشرکین را «حاق معنای عبودیت» برشمردهاند[۴].
در نظر ایشان، درس بزرگ حج برای امت اسلامی، برائتجویی از تمامی مصادیق طاغوت و شرک است[۵]. لذا در پیام حج امسال، ایشان خطاب به مسلمانان جهان آنان را به جبران گذشته و مقاومت دعوت میکنند: « ملّتهای ما، جوانان ما، دانشمندان ما، علمای دینی و روشنفکران مدنی ما، سیاستورزان و احزاب و جمعیّتهای ما، امروز باید آن گذشتهی بیافتخار و شرمآور را جبران کنند؛ باید بِایستند و در برابر زورگویی و دخالت و شرارت قدرتهای غربی «مقاومت» کنند… نخستین اثر این مجاهدت، بازداشتن آمریکا و دیگر زورگویان بینالمللی از دخالت و شرارت در کشورهای اسلامی است»[۶].
ایشان بر ظرفیت عظیم کشورهای اسلامی در همه ابعاد تأکید داشته و معتقدند که جهان اسلام با خودکفایی و تکیه بر داشتهها و ممکنهای خود میتواند آینده درخشانی را برای خود رقم بزند و دست استعمارگران را از غارت و چپاول منابع جهان اسلام کوتاه کند
نظر
ارسال نظر برای این مطلب