حضور سه ساعته بشار اسد در تهران و ملاقات بیش از یکساعت با فرماندهی کل قوای جمهوری اسلامی ایران، همچنین حضور مسئولان ارشد پرونده سوریه در این دیدار طی هفته اخیر سبب گمانه زنیها و تحلیلهای مختلفی شد.
بسیاری از تحلیلگران سفر بشار اسد به تهران را غیر منتظره خواندند اما اگر به تحولات چند ماهه اخیر و به خصوص تحولات روزهای اخیر در منطقه بنگریم نه تنها این سفر غیر منتظره نبود بلکه قابل پیش بینی بود.
حمله روسیه به اوکراین سبب تحولاتی در سایر مناطق جهان به ویژه خاورمیانه و به طور خاص سوریه شد. اولاً اینکه نیروهای روسیه از این کشور خارج شده و نیروهای جبهه مقاومت جایگزین آنها شدند و این مسئلهای است که برای غرب و رژیم صهیونیستی بسیار نگران کننده است. تا جایی که رژیم صهیونیستی برای مقابله با این موضوع به دنبال آن بوده که چالشهایی برای سوریه بوجود بیاورد و این کشور را مجبور کند به نفع رژیم صهیونیستی سیاستهایی را در پیش بگیرد. دوماً چالش انتقال گاز به سرزمینهای اشغالی و اروپا است که با جنگ اوکراین و استقرار نیروهای مقاومت در سوریه این مسیر در اختیار نیروهای مقاومت قرار گرفته و این قضیه باعث شده است که ترکیه، رژیم صهیونیستی و اروپاییها به دنبال نفوذ در سوریه و تضعیف روابط این کشور با محور مقاومت باشند.
در واقع بشار اسد با سفر به تهران، یک بار دیگر از موضع مهم و اصولی ایران در موضوع سوریه مطلع شد همین طور محور عبری-عربی-غربی آگاه شدند که شروطی که برای همکاری و کمک به سوریه مطرح کردهاند عملی نخواهد شد.
این دومین سفر رئیس جمهوری سوریه به تهران از زمان آغاز جنگ داخلی در این کشور در سال ۲۰۱۱ بوده است. وی در فوریه سال ۲۰۱۹ با رهبر معظم انقلاب که بزرگترین حامی منطقهای سوریه است دیدار کرد. در آن دیدار، شهید سپهبد قاسم سلیمانی، بشار اسد را همراهی کرد.
در این دیدار آیت الله خامنهای به درستی این نکته را یادآور شدند که ارتباط و پیوند برای هر دو کشور(ایران و سوریه) اهمیت حیاتی دارد و نباید اجازه دهیم که تضعیف شود بلکه تا آنجا که ممکن است باید روابط خود را مستحکمتر کنیم.
بشار اسد نیز در این دیدار به نکته مهمی اشاره کرد که پیامهای زیادی در بر داشت. او گفت: «برخی بر این باورند که ایران اسلحه در اختیار جبهه مقاومت قرار میدهد اما باید بدانند که مهمترین حمایت ایران از جبهه مقاومت، حمایت معنوی و ایجاد روحیه است». وی گفت: «پیوند راهبردی ایران و سوریه مهمترین عامل در پیشگیری از تسلط اسرائیل بر منطقه است».[۱]
همچنین این سفر پیام مهمی برای رژیم صهیونیستی داشت و به آنان نشان داد که نه تنها جنگافروزی صهیونیستها و یهودیان در اوکراین آنها را از داشتن سپر روسیه در سوریه محروم کرده است بلکه سوریه را نیز نمیتوانند با هیچ ابزاری با خود همسو سازند.
بنابراین، رسانههای صهیونیستی بالافاصله اعتراف کردند سفر بشار اسد به تهران نشان میدهد که هم پیمانی ایران و سوریه ادامه خواهد داشت و حتی قوی تر نیز خواهد شد، این امر نشان میدهد که اسرائیل در تجاوزهایش به خاک سوریه در تحقق اهداف خود ناموفق بوده است و نتوانسته بر روابط تهران و دمشق که هر روز قوی تر میشود تاثیر بگذارد.[۲]
تا جایی که شاهد بودیم پس از سفر بشار اسد به تهران بزرگترین رزمایش تاریخ نداشته رژیم صهیونیستی برگزار شد، این رزمایش با تکاپوی سیاسی در این رژیم برای برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی همزمان شد. عملیاتهای گسترده و قابل توجه جوانان فلسطینی در سرزمینهای اشغالی عملا این رژیم را با بیسابقهترین چالش امنیتی در طول دو دهه گذشته مواجه کرده است و اتحاد و ائتلافهایی که در جبهه مقاومت رخ میدهد صهیونیستها را بیش از پیش نگران ساخته است.
در مجموع باید گفت که هماهنگی کاملی میان محور مقاومت به وجود آمده و نیروها در سوریه با تقسیم کار جدید و صحیح وارد عمل میشوند. جبهه جولان به زودی مشتعل شده و تا زمان آزادسازی این بلندیها جنگ نخواهد خوابید. هر چند صهیونیستها این روزها تلاش میکنند که از شروع هر درگیری نظامی جلوگیری کنند، اما به خوبی میدانند که بهانه برای شروع جنگ به اندازه جنایتها و تجاوزات این رژیم در طول سالهای گذشته وجود دارد.[۳]
نظر
ارسال نظر برای این مطلب