کنگره آمریکا جنگ سرد را گرم کرد! 93

کنگره آمریکا جنگ سرد را گرم کرد!

  حمایت سنای آمریکا و اکثریت قریب به‌اتفاق سناتورهای هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه در خصوص ارائه بسته کمک۴۰ میلیارد دلاری به اوکراین، به معنای ورود مستقیم واشنگتن به جنگ و حمایت کلی از آن از استمرار این منازعه خانمان‌سوز است. اخیرا بسته کمک‌ مالی ۴۰ میلیارد دلاری جدید ایالات‌متحده به اوکراین که اخیرا در مجلس نمایندگان آمریکا به تصویب درآمده بود، با ۸۱ رأی موافق در مقابل ۱۱ رأی مخالف در سنا به تصویب درآمد.
خبرگزاری روسی «تاس» دراین‌خصوص گزارش کرد، ۸۱ سناتور آمریکایی به بسته کمک ۴۰ میلیارد دلاری به اوکراین رأی مثبت دادند و ۱۱ نفر با آن مخالفت کردند بنابراین زمان تخصیص داده شده به بحث درباره این بسته به ۳۰ ساعت محدود شده است و آن‌طور که انتظار می‌رود روز ۱۸ می (چهارشنبه ۲۸ اردیبهشت‌ماه) در رأی‌گیری نهایی سنا، اکثر سناتورها از این بسته حمایت خواهند کرد و درنتیجه پس‌ازآن «جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا می‌تواند آن را امضا و به قانون تبدیل کند.هفته گذشته، مجلس نمایندگان آمریکا لایحه ارائه کمک‌های بیشتر واشنگتن به اوکراین را به تصویب درآورد و تمامی دموکرات‌های مجلس نمایندگان آمریکا و اکثر جمهوری‌خواهان این مجلس از آن حمایت کردند و ۵۷ نماینده جمهوری‌خواه نیز با آن مخالفت کردند.
ماهیت کمک‌های آمریکا به اوکراین
ماهیت کمک‌هایی که دولت آمریکا قصد دارد آن‌ها را به اوکراین ارائه دهد، به‌وضوح نشان می‌دهد که هدف واشنگتن ، اقدام بشردوستانه در این کشور جنگ‌زده نیست! صورت‌مسئله این است که بایدن پیش‌ازاین درخواست بودجه بیشتر برای کمک به اوکراین به‌منظور نبرد با روسیه را به کنگره ارائه کرده بود. وی در ابتدا درخواست ۳۳ میلیارد دلار برای کمک به کی‌یف را مطرح کرده بود که پس‌ازآن این بودجه در کنگره به ۴۰ میلیارد دلار افزایش یافت.دولت بایدن می‌گوید که این بودجه اضافی برای تجهیزات نظامی و همچنین ارائه کمک‌های غذایی در اختیار اوکراین قرار می‌گیرد و بنابراین حدود ۲۰ میلیارد دلار مستقیم برای کمک نظامی تخصیص می‌گیرد که شامل آموزش نظامیان اوکراینی و تکمیل ذخایر تسلیحات آمریکایی است. این سند شامل تخصیص بودجه برای کمک نظامی، اقتصادی و بشردوستانه به کی‌یف و به‌خصوص ۶ میلیارد دلار برای تأمین تسلیحات و کمک امنیتی، ۸/۷ میلیارد دلار برای کمک اقتصادی و تأمین مالی خدمات عمومی در اوکراین، ۵ میلیارد دلار برای کمک غذایی به اوکراین و سایر کشورهای جهان، ۹۰۰ میلیون برای حمایت از پناهجویان اوکراینی می‌شود و به‌علاوه ۳/۹ میلیارد دلار برا ی تقویت ارتش آمریکا در اروپا تخصیص می‌یابد.

ابعاد منازعه اوکراین پیچیده‌تر می‌شود

اگرچه رسانه‌های غربی به‌صورت عامدانه بر «متن منازعه اوکراین»و آنچه در جنگ می‌گذرد تمرکز زیادی کرده‌اند، اما بررسی فرامتن این منازعه و ترکیب آن با دیگر مؤلفه‌های تحلیلی نشان می‌دهد که با صحنه پیچیده و خطرناکی مواجه هستیم. آمریکا و انگلیس به‌عنوان دو عضو ارشد ناتو هر دو اصرار دارند که جنگ اوکراین در برهه کنونی متوقف نشود، حتی اگر کی‌یف و خارکیف و ماریوپل به تلی از خاکستر تبدیل شوند! به عبارت بهتر، برای واشنگتن و لندن ، مهم است که بحران در محیطی پیرامونی روسیه ( آسیای مرکزی و اروپای شرقی و حتی شمال اروپا) جریان داشته باشد. یکی از اصلی‌ترین دلایل سوق دادن دو کشور سوئد و فنلاند به‌سوی عضویت در ناتو ، تقویت همین بحران مزمن بوده است. به عبارت بهتر، غرب تلاش می‌کند حتی در صورت پایان یافتن جنگ اوکراین، اصل منازعه را میان روسیه و بازیگران اروپایی حفظ کند.سیاست و راهبرد کلان آمریکا در چنین شرایطی کاملا مشخص است!این راهبرد، بر مبنای ایجاد گره‌های کور امنیتی جدید در نظام بین‌الملل استوار شده است. اکنون مقامات آمریکایی علاوه بر غرب آسیا که نقطه کانونی مداخله‌گرایی آن‌ها بوده است، درصددند بحران‌های مستمر، عمیق و دامنه‌داری را در دیگر نقاط جهان خلق کرده و آن‌ها را تقویت کنند. حمایت تسلیحاتی گسترده غرب از دولت زلنسکی در کی‌یف شدیدا قابل‌تأمل می‌باشد.
هدف آمریکا از این بحران سازی گسترده در جهان، تغییر شکل مداخله‌گرایی جهانی واشنگتن به بهانه مواجهه با این بحران‌هاست. این تغییر شکل، بر مبنای « عدم حضور مستقیم در میدان نبرد» ،« حمایت از مهره‌های نیابتی»و «تقویت خصلت تخریب زیرساختی »استوار خواهد بود.

نقطه آشکارساز یک منازعه طولانی

در یک تحلیل زیربنایی، می‌توان تصریح کرد که بحران اوکراین ، عامل رویارویی دوباره روسیه و غرب نیست بلکه « نقطه آشکارساز» تقابل کاخ سفید و کاخ کرملین در ابتدای هزاره سوم محسوب می‌شود. در دوران ریاست جمهوری بوش پسر، معاون وی یعنی دیک چنی به‌صورت صریح خواستار اتحاد کشورهای مشترک‌المنافع سابق در راستای مقابله با نفوذ و استیلای مسکو و در هم شکستن پایه‌های اتحاد اوراسیایی مدنظر پوتین شده بود.
در این میان عده‌ای از اعضای حزب « روسیه واحد» تصور می‌کردند جابه‌جایی قدرت میان کبوترها و بازها در کاخ سفید می‌تواند رابطه واشنگتن-مسکو را به رابطه‌ای دوستانه تبدیل کند! همین محاسبه غیرمنطقی کافی بود تا ایالات‌متحده آمریکا پایه مداخله‌ای تازه را در اوکراین پس از انتخابات سال ۲۰۱۰ میلادی و پیروزی یانوکوویچ پی‌ریزی کند.
روسیه زمانی دوباره به خود آمد که زمان تا حدود زیادی به ضرر مسکو ازدست‌رفته بود. بااین‌حال ولادیمیر پوتین توانست « تهدیدات میلیتاریستی» خود را چاشنی «برگ برنده انرژی مسکو در برابر غرب» کرده و محاسبات غرب در کی‌یف را بر هم زند. روسیه مدت‌هاست درصدد احیای قطبیت ازدست‌رفته خود در نظام بین‌الملل است. مقامات روسی به‌وضوح دریافته‌اند که اگر استراتژی گسترش ناتو به شرق را در همین نقطه متوقف نسازند، قطعادر آینده با محاصره راهبردی همه‌جانبه خود مواجه خواهند شد. مطابق طرح کلان غرب، غیر از اوکراین کشورهای گرجستان، مولداوی و آذربایجان نیز در نوبت پیوستن به پیمان آتلانتیک شمالی قرار دارند. بااین‌حال، اوکراین نقطه اول این بازی خطرناک راهبردی –امنیتی محسوب می‌شود! پوتین معتقد است بازی باید از همین نقطه مهار گردیده و پایان پیدا کند.


https://iuvmpress.news/fa/?p=52901

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب