اسلام دین جامعی است. باید حق این جامعیت را ادا کرد. قدرتهای سیاسی مادی اصرار دارند بر اینکه اسلام را منحصر کنند در عمل فردی و عقیده ی قلبی این تلاش از قدیم بوده است. در دوره ی تشکیل جمهوری اسلامی این تلاش مضاعف شده است.این قدرتها با گرایش باطنا سیاسی و ظاهرا فكری، سعی میکنند فردی بودن اسلام را تئوریزه کنند. به متفکرین و نویسندگان و فعالان فكری مأموریت داده میشود درباره ی این مساله بنویسند و اثبات کنند که اسلام به مسائل اجتماعی مسائل زندگی، مسائل اساسی بشریت کاری ندارد و اسلام یک عقیده ی قلبی است.ادای حق جامعیت اسلام در درجه ی اول این است که تلاش کنیم نظر اسلام را دربارهی خودش که به کدام عرصه از عرصه های زندگی اهتمام می ورزد، در آنها نظر دارد و اقدام دارد، تبیین و ترویج و بیان کنیم؛ اول قدم این است، بعد هم سعی کنیم آن را تحقق ببخشیم. آنچه که اسلام مطرح
میکند این است که عرصه ی فعالیت این دین تمام گستره ی زندگی بشر است، از
اعماق قلب او تا مسائل اجتماعی، تا مسائل سیاسی، تا مسائل بین المللی، تا
مسائلی که به مجموعه ی بشریت ارتباط دارد
نظر
ارسال نظر برای این مطلب