عدالت اجتماعی در سیره شهید عباس بابایی

14
بدون نظر
عدالت اجتماعی در سیره شهید عباس بابایی

محل کارم تا خانه ۲۰ کیلومتر فاصله داشت؛ آن هم در ترافیک تهران. می گفتم: عباس! تو را به خدا کاری کن که حداقل محل 1 کارم نزدیک تر بیاید تا از مشکلاتم کم تر شود. می گفت: اگر چنین کاری هم از دستم برآید، نمی کنم. آنهایی که پارتی ندارند چه کنند؟ می گفتم: آنها حداقل شوهری بالای سر خود دارند | و بچه های شان دست محبت پدری را بالای سرشان احساس می کنند. می گفت: نمی شود. من باید سختی بکشم شما هم I' همینطور. ما هم با او سختی می کشیدیم. سختی شیرین.

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب

مطالب مشابه

مطالب مشابه را دنبال کنید...
و کسانی از اهل کتاب را که از آنها حمایت کردند

و کسانی از اهل کتاب را که از آنها حمایت کردند

یکشنبه , 2 اردیبهشت 1403
نتانیاهو آقای شکست

نتانیاهو آقای شکست

یکشنبه , 2 اردیبهشت 1403
مجموعه پوستر : پرواز موشک های ایرانی بر فراز مسجد الاقصی یک پیام است

مجموعه پوستر : پرواز موشک های ایرانی بر فراز مسجد الاقصی یک پیام است

یکشنبه , 2 اردیبهشت 1403
ما را همه عزت نام توست مادر

ما را همه عزت نام توست مادر

یکشنبه , 2 اردیبهشت 1403
ما هیچ جنگی را آغاز نمیکنیم

ما هیچ جنگی را آغاز نمیکنیم

یکشنبه , 2 اردیبهشت 1403
ما خشم کنیم بساط تان بر چیده میشود

ما خشم کنیم بساط تان بر چیده میشود

یکشنبه , 2 اردیبهشت 1403
در حد تنبیه هم نبود !

در حد تنبیه هم نبود !

شنبه , 1 اردیبهشت 1403
تبدیل اسرائیل به قورباغه آب پز

تبدیل اسرائیل به قورباغه آب پز

شنبه , 1 اردیبهشت 1403