دستم خالی است و کوله پشتی سفرم خالی من بدون برگ و توشه ای به امید ضیافت عفو و کرم تو می آیم. من توشه ای بر نگرفته ام چون فقیر را در نزدیکرم چه حاجتی است به توشه وبرگ؟
نظر
ارسال نظر برای این مطلب