من میشم بچه خیمه ها منو بزنید 26

من میشم بچه خیمه ها منو بزنید

بچه هاتو پیاده رو کنار تیر چراغ برق چادر های مشکی مادرشان را به هم بسته بودند تا تعزیه بگیرند. ا قرار داشتند که هر کدام چیزی بیاورد، پرچم، چادر، زیلو، کتری، استکان. کوچک ترین آنها که چیزی نداشت بیاورد خودش را جلوی سرباز قرمز پوش تعزیه روی زمین انداخت و گفت: ((من میشم بچه خیمه ها، منو بزنید

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب