«ما ز یاران چشمِ یاری داشتیم...»
انتظارِ نیکی و یاری از دوستانی داشتیم که رها کردند و زخم گذاشتند و رفتند؛
آری هستند کسانی که دست میگیرند؛ دنیا این قدر ها هم سیاه نیست. اما گاهی دشنهها و خراشها چنان برّنده و عمیقند که هر چه خوبیست را میزدایند. گاهی مادر، که در دوستی و عشق، بینظیر است نیز ناخواسته میتواند بدی کند یا ضرری برساند. ناخواسته.
اما خدای دستگیرِ همیشه یاورِ همواره همراه؛ بی عارضه، بی گزند و بی دریغ؛ ناجی و رفیق همیشگی است.
الهی دستمان را بگیر که بی یاریِ تو توان برخاستن نداریم...
نظر
ارسال نظر برای این مطلب