کلامت کلام نیست زینب ! تیغی است که پردههای تزویر را میدرد و مغز حقیقت را از میان پوستههای رنگارنگ نیرنگ برملا میکند. شمشیری است که نقابها را فرو میریزد و ماهیت خلایق را عیان میسازد.
صدای شیون و گریه لحظه به لحظه بلندتر میشود.
یکی در میان گریه به دیگری میگوید: «بهخدا که این زن به زبان علی سخن میگوید.»
و پاسخ میشنود: «کدام زن؟ ولله که این خود علی است. این صلابت، این بلاغت، این لحن، این خطاب، این عرصه، این عتاب، ملک طلق علی است.»
قیامتی به پا کردهای زینب!
نظر
ارسال نظر برای این مطلب