در دهانه دره پنج‌شیر 3381

در دهانه دره پنج‌شیر

طالبان گروهکی بود که با شعار صلح آمد روی کار، اما خیلی زود نقابش را کنار زد و افتاد به جان مردم. وقتی به کابل رسیدند، مجاهدان افغانستانی در دره پنج‌شیر پناه گرفتند. انگار احمد شاه مسعود قهرمان ملی افغانستان هم به بن بست رسیده بود. دست به دامان حاجی شد. خیر سردار به تمام برادران مسلمانش می‌رسید، رفت پیش احمد شاه مسعود؛ فکرهای‌شان را گذاشتند روی هم و طراحی عملیات کردند.
هشت صبح با تلفن‌های ماهوارهای ثریا زنگ زد. من تهران بودم، گفت: «تا امشب دوتا آتشبار توپخونه باید توی دهنه پنج شیر باشه!».
با عقل و منطق جور در نمی‌آمد، دو آتشبار توپخانه یعنی دوازده قبضه توپی که هر توپ دو تریلی بار است، دو تریلی مهمات بار مبنا، تازه سه چهار خدمه و ابزار یدکی و وسایل تنظیف هم می‌خواست.
ساعت دو بامداد آتشبارها رسید به دهانه پنج شیر، شش صبح هم آتش بازی مجاهدان افغانستانی شروع شد. آن قدر آتش ریختند که طالبان داشت دیوانه می‌شد، نقشه حاجی این بار هم درست از آب درآمده بود؛ طالبان مگر چاره ای جز عقب نشینی داشت؟
نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب