23

این لحظات از پیاده روی اربعین ما را یاد حکایتی از بازار خریداران یوسف انداخت

زمانی که تاجران حضرت یوسف را برای فروش به بازار بردگان آوردند هر کس قیمتی برای خرید او تعیین می کرد،در این بین پیر زنی با چند کلاف نخ پیش آمد و خواستار خرید حضرت یوسف شد.
به او گفتند افراد متمکن فراوانی هستند که جزء خریداران یوسف هستند،دیگر جایی برای تو با چند کلاف نخ باقی نمی ماند.
پیر زن گفت:درست است که من سرمایه خرید او را ندارم اما این افتخار برایم بس است که نامم جزء خریداران یوسف ثبت شود.

گرچه یوسف به کلافی نفروشند به ما
بس همین فخر که ما هم ز خریدارانیم

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب