20

باید برگردیم

گاهی آدم نمی‌تواند برگردد
می‌گوید: "تُب عَلَیَّ"
تو برگرد!
تو بیا من را ببر
خدا شاهد است مانده‌ایم
آن‌چه که این فشار سنگین را بر آدم، سبک می‌کند کرامت و نزدیکی اوست
او منتظر است
دست‌هایش را باز کرده است
او منتظر ماست!
او می‌خواسته بن‌بست تجربه‌هایمان را احساس کنیم
بفهمیم زن‌ ما
بفهمیم بچه‌های‌ما
بفهمیم علم ما
بفهمیم قدرت ما
بفهمیم همه آن‌چه که از صبح تا شب دنبالش می‌دویدیم برای ما کافی نیست
بفهمیم به کفایت او رو بیاوریم
خودش صدا می‌زند
نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب