14

در خطریم

نفس اژدرهاست
او کی مرده است
از غم بی آلتی افسرده است
تا در این دنیا هستیم
گاه گاهی از غم بی آلتی افسرده می شود
خیال می کنیم خیلی خیلی پاک شدیم
تمیز شدیم
خالص شدیم
خدایی شدیم
بگذار یک امتحان غضبی برات پیش بیاید
شهوی برات پیش بیاید
یک باره میبینی عجب داستانی
ما شاء الله
زبان را ببین چه آتشی ازش می بارد
تو خلوت ها که جز تو و خدا نبودی
به به به
ما شاء الله
چون گنجشکی اسیر چنگال مخوف و قوی عقاب
رفتی سراغ گناه
خیال کردی!
تا زنده ایم و نفس می کشیم
اگر موفق بشویم
اگر
اگر
از کُمَّل (انسان کامل) اولیای الهی هم باشیم
تا لحظه مرگ فرا نرسیده که انسان
چشم به آن عالم بگشاید و بدانیم
بر خطریم .
والمخلصون فی خطر عظيم

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب