آدم مدعی می شود
صدا میزند:
چه کند در این عالم
به کی روی بیاورد؟
وقتی از همه جا می خورد زمین
خود عجزش می شود مرکبش
دعوت می کند
حق را صدا میزند
کی نزدیک تر از من
فَإِنِّی قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ
اصلا منتظر صدای ماست
وَ جَعَلتُ بِدُعَائِكَ تَوَسُّلِي
خدا تو منو صدا زدی
إِنَّكَ تَدْعُونِي
تو من را خواندی
فَأُوَلِّي عَنْكَ
من بارها گفتم
ما خیال می کنیم در سلوکمان ما مُقدِم هستیم
ما اول شروع کردیم
خدا باید جواب بدهد
خب می گوییم خدا نکند جواب ندهی
نکند دیر دست من را بگیری
نکند من غرق بشوم
نه بابا این حرف ها نیست
او قبل اینکه تو صدا بکنی او دعوت کرده
بارها دعوت کرده
علی لسان همه انبیائش دعوت کرده
علی لسان همه آیاتش تو را صدا زده
علی لسان تمامی حوادث
دارد گوش تو را می فشارد
تو گوش نمی دهی، او داعی است ...
نظر
ارسال نظر برای این مطلب