دارای نفس مطمئنه می شود
از این تشعب، دگرگونی، چه کنم چه کنم، بهانه آوردن
عذر پیدا می کند، بهانه پیدا می کند
بله حالا چه شده که از درس، بحث و کمال و این ها خودتان را کنار کشیدید؟
تعلل می کند، بهانه می گیرد
بعد یک چیزهایی می گوید که می خواهد خودش را ارضا کند
این سبب می شود که موجب یک تشتت عزمات
« وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا»
انسان باید صاحب عزم باشد. اولوالعزم باشد.
صاحب عزم و اراده به جایی می رسد.
کسی که عزم و آهنگ ندارد
شل و ول است به جایی نمی رسد
این تفرقاتی که از تشتت تعلل، بهانه گیری، علت جویی، عذر آوردن
این ها نمی گذارد که او آهنگ، عزم و اراده داشته باشد.
انسان متشعب به جایی نمی رسد
«يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ»
نفس مضطربه ارجعی الی ربک راه ندارد
مضطربه، مضطربه است و سرگردان است.
آن نفس مطمئنه آرمیده است
که ارجعی الی ربک به او خطاب می شود.
علامه حسن زاده
نظر
ارسال نظر برای این مطلب