23

هیزم جهنم

جهنم ترس دارد دیگر
ناله دارد دیگر
خب از آتش بالاخره می شود فرار کرد
یک وقت است که حالا یک انفجاری است
یا یک لباس آتش می گیرید
آدم می تواند لباس را طرد کند
و یک وقت است که نه لباس تنها نیست
خود بدن را می سوزاند
بالاخره انسان که مرد راحت می شود دیگر
حالا یک کسی را ترور کردند
این مادامی که زنده است رنج می برد
اما وقتی که مرد تمام می شود دیگر
اما «چه سازم به خاری که بر دل نشیند»
فرمود آن هایی که بیراه رفتند
«نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ
الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ»
این بمیرد تازه اول شعله ور شدن آن آتش است
این از جای دیگر نیامده
آتشی که از بیرون بیاید
اگر به لباس برسد
لباس را می گیرد و نجات می دهد
به بدن بالاخره اگر توانست خودش را به آب می رساند
نشد بالاخره می سوزیم و می میمریم و تمام می شود
وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا
آن هم نار الله الموقده که از درون در می آید...

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب