جو بایدن، رئیسجمهور امریکا، روز پنجشنبه سوم فوریه و با انتشار بیانیهای اعلام کرد که نیروهای نظامی امریکا به دستور او در شمال غرب سوریه عملیات ضدتروریستی انجام دادند و «ابوابراهیم الهاشمیالقرشی را از صحنه نبرد محو کردند.»
جو بایدن، رئیسجمهور امریکا، روز پنجشنبه سوم فوریه و با انتشار بیانیهای اعلام کرد که نیروهای نظامی امریکا به دستور او در شمال غرب سوریه عملیات ضدتروریستی انجام دادند و «ابوابراهیم الهاشمیالقرشی را از صحنه نبرد محو کردند.» القرشی دومین خلیفه خودخوانده گروه تروریستی داعش بعد از ابوبکر البغدادی بود که در ۲۷ اکتبر ۲۰۱۹ با عملیات نیروهای ویژه امریکا در همین منطقه از شمال سوریه کشته شد. با وجود اینکه پنتاگون در آن زمان تصاویری از نحوه عملیات نیروهایش برای کشتن البغدادی منتشر کرد، اما فقط انتشار چند تصویر از محل تخریب شده القرشی پرسشهایی را در مورد نحوه کشتن او ایجاد کرده است و همچنان پرسشهای جدی در مورد صحت ادعاهای پنتاگون مطرح هستند. با این حال، مسئله اساسی وضعیت داعش بعد از مرگ احتمالی رهبرش است و اینکه رهبر آینده چه کسی خواهد بود و حذف القرشی چه تأثیری بر آینده داعش خواهد گذاشت.
رهبر در سایه
رهبری القرشی بر داعش نه تنها کاملاً متفاوت با البغدادی بود بلکه شخصیت او از همان ابتدای امر در هالهای از ابهام قرار داشت. این ابهام تا حدی است که در مورد اسم واقعی او اختلافنظر است و تقریباً نکته مورد اتفاق این است که نام ابوابراهیم الهاشمیالقرشی یک نام استعاری است که در داعش به این نام شناخته میشود، اما برخی نام واقعی او را امیر محمد عبدالرحمان المولی السلبی و برخی دیگر نام او را ابوحمزه القریشی دانستهاند. سابقه زندگی او نیز مثل نامش مبهم است و برخلاف البغدادی، اطلاعات چندانی در این مورد نیست و در حالی که برخی منابع زادگاه او را المحلبیه در نزدیکی موصل و از خانوادهای عرب دانستهاند و برخی دیگر شهر تلعفر را نام بردهاند و معتقدند که همانند بسیاری از اهالی این شهر، او در خانوادهای ترکمن و نه عرب به دنیا آمد. علاوه بر این، رهبر کوتاهمدت قرشی بر داعش نیز در این ابهام بیتأثیر نبود زیرا او برخلاف البغدادی، نه تنها هیچگاه در انظار ظاهر نشد بلکه هیچ پیام صوتی نیز برای اعضای داعش یا برای تهدید دیگران منتشر نکرد و حتی گفته میشود که از استفاده تلفن همراه نیز پرهیز میکرد. تمام این مسائل باعث شده تا مطالب پیرامون وجود و هویت کسی به اسم القرشی از مجرای اطلاعاتی امریکا و متحدانش به دست بیاید و باید انتظار داشت که رهبران آینده داعش نیز همانند القرشی در سایه باشند یا حتی رهبرانی باشند که سازمانهای اطلاعاتی کشورهای منطقه یا فرامنطقهای آنها را برای مقاصد مورد نظر خود ساخته و پرداخته کرده باشند.
رهبران احتمالی
گفته میشود که القرشی جزو نخستین هستهای بود که سنگ بنای دولت اسلامی یا داعش را گذاشت و به نام گروه الانباری شناخته میشود. رهبری این گروه را شخصی به نام ابوعلی الانباری به عهده داشت و از جمله گروههای شاخه القاعده در عراق بود. الانباری بعد از کشته شدن رهبران این شاخه مثل ابومصعب الزرقاوی، ابوعمر البغداد و ابوی ایوب المصری از سوی اسامه بن لادن، رهبر القاعده، به عنوان رهبری این شاخه معرفی شد. به این جهت، گروه الانباری هسته اصلی تشکیلات بعدی دولت اسلامی عراق، و دولت اسلامی عراق و شام یا داعش، را تشکیل داد و برخی از کارشناسان و تحلیلگران امنیتی معتقدند که رهبر آینده داعش نیز از میان همین گروه انتخاب خواهد شد. فاضل ابورغیب از جمله همین کارشناسان است که مشاوره امنیتی به نیروهای عراقی میدهد و معتقد است چهار نفر نامزد احتمالی برای جانشینی قرشی هستند. به گفته وی، ابوخدیجه یکی از این افراد است که آخرین مقام او رهبری دولت اسلامی در عراق بود، نفر بعد ابومسلم است که رهبر این گروه در استان انبار عراق بود و نفر سوم نیز فردی است به نام ابوصالح که اطلاعات اندکی در مورد او وجود دارد، اما گفته میشود روابط نزدیکی با بغداد و قرشی داشته است. نفر چهارمی که ابورغیب نام میبرد، ابویاسر العیساوی است. العیساوی فردی است که نیروهای عراقی و نیروهای ائتلاف تحت رهبری امریکا بعد از حمله هوایی ژانویه ۲۰۲۱ مدعی شدند کشته شده است، اما به نظر ابورغیب، گمان میرود که هنوز زنده باشد و با توجه به تجربه نظامی طولانیمدتی که دارد، فرد باارزشی برای داعش است. در هر صورت میتوان گفت که رهبری احتمالی داعش فردی از هسته اولیه این گروه در عراق خواهد بود که تجربه طولانیمدتی در ردههای بالای این گروه دارد. علاوه بر این، ابورغیب معتقد است که رهبر جدید به احتمال زیاد کسی خواهد بود که شایستگی نظامی بیشتری از قرشی خواهد داشت. در واقع، قرشی از ابتدا بیشتر نقش حقوقی و تئوریپردازی در داعش داشت تا عملیاتی و احتمال میرود که نزدیکی او به بغدادی باعث انتخابش به عنوان رهبر داعش شد، چنانکه حتی برخی این احتمال را دادهاند شخص بغدادی او را به عنوان جانشین خود تعیین کرده بود. با این حال، شرایط فعلی داعش باعث میشود تا فردی با تجربه نظامی مثل العیساوی شانس بیشتری برای رهبری داعش داشته باشد؛ چراکه به نظر برخی از مقامات امنیتی عراق، او آزمون خود را در طراحی حملات شبهنظامی پس داده و هزاران طرفدار در میان جنگجویان داعش دارد.
آینده داعش
اولین نکته قابل توجه این است که مرگ قرشی چه تأثیری بر وضعیت داعش خواهد گذاشت. مرگ قرشی به نظر برخی کارشناسان باعث سردرگمی و پسرفت در داعش میشود و برخی دیگر نظر مخالف این را دارند و معتقدند که مرگ او تأثیر چندانی بر داعش نخواهد گذاشت و این گروه همانند مرگ البغدادی، بعد از مرگ قرشی نیز دوباره با تعیین رهبر جدید خود را بازسازی میکند. در هر صورت، کسی تردیدی در این نکته ندارد که مرگ قرشی به معنای پایان کار داعش نیست. در واقع و همان گونه که مرگ بغدادی نشان داد، بسیاری انتظار دارند که مرگ قرشی تنها باعث تغییر در تاکتیکهای داعش بشود، اما میتوان انتظار بیشتر از این را نیز داشت که مربوط به نفوذ بیشتر قدرتهای منطقهای و حتی فرامنطقهای در داعش میشود. به عبارت دیگر، میتوان با تغییر در رهبری داعش انتظار نقش بیشتر خارجی در آن را داشت که در این مورد، نقشه ترکیه بیش از هر قدرت دیگری مطرح است. نباید گزارشهایی را نادیده گرفت که نشان میداد داعش از همان ابتدای به قدرت رسیدنش روابط ویژهای با ترکیه داشت، چنانکه حضور تمامی اعضای کنسولگری ترکیه در موصل زمان اشغال آن توسط داعش در ژوئن ۲۰۱۴ و تأمین امنیت آنها توسط داعش نشانهای از این امر است.
گذشته از این، هم البغدادی و هم قرشی در استان ادلب سوریه کشته شدند و این استان تحت کنترل نیروهای نظامی و امنیتی ترکیه و متحدان سوریهای آن است. کشته شدن البغدادی و قرشی در این منطقه کاملاً شبیه به کشته شدن اسامه بن لادن در شهر ایبتآباد پاکستان است که در چند کیلومتری آکادمی نظامی پاکستان اتفاق افتاد. از این جهت، واکنش ترکیه به قتل قرشی درست همانند واکنش دولت پاکستان به قتل بن لادن است که ادعای مبارزه با داعش و القاعده داشتند تا این حضور رهبران این دو گروه در مناطق تحت کنترل خود را توجیه کرده باشند. گذشته از این، گزارشهایی در دست هست که نشان میدهد حملات اخیر به زندان حسکه و فراری دادن نیروهای داعش از این زندان به منظور رساندن آنها به استان ادلب و سازماندهی مجدد آنها بوده تا اینکه ترکیه از آنها برای نفوذ در منطقه تحت کنترل کردهای سوریه استفاده کند. به این ترتیب، مرگ قرشی نه تنها تاکتیکهای ارتباطی و عملیاتی داعش را تغییر میدهد تا اینکه ضربهپذیری آن در مقابل چنین عملیاتی کمتر شود بلکه احتمال دخالت قدرتهای خارج از این گروه نیز بیشتر از گذشته میشود تا با کمک گرفتن از آن نظیر عملیات ۲۰۱۴ و اشغال موصل، این گروه بتواند به حضور خود در سوریه و عراق ادامه دهد.
https://iuvmpress.news/fa/?p=44556
نظر
ارسال نظر برای این مطلب