اندیشه انقلاب اسلامی مولد قدرت و معنادهنده به ژئوپلتیک 18

اندیشه انقلاب اسلامی مولد قدرت و معنادهنده به ژئوپلتیک

دوشنبه بعدازظهر در دانشکده فنی دانشگاه تربیت مدرس برای تجلیل از مقام علمی و خدمات دکتر سیدیحیی رحیم‌صفوی، فرمانده اسبق سپاه پاسداران که اکنون رئیس انجمن ژئوپلتیک ایران و استاد تمام جغرافیای سیاسی است، مراسم پاسداشتی برگزار شد که چهره‌های علمی و دانشگاهی و تعدادی از مقامات کشوری و لشکری و دانشجویان در آن شرکت داشتند. دکتر حافظ‌نیا از اساتید نام‌آشنا در حوزه و رشته ژئوپلتیک سخنرانی مبسوطی داشتند و به جز برشماری شاخص‌های شخصیتی و خدمات گوناگون علمی دکتر رحیم صفوی، ژئوپلتیک را عنصر اصلی و محوری برای حکمرانی و سیاست و مدیریت معرفی کردند. سخنران بعدی دکتر متقی، رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود که بخش عمده سخن خود را به نقد نگاه دکتر حافظ‌نیا اختصاص داد و عنوان کرد: ژئوپلتیک بدون قدرت که عنصر اصلی و محوری است، نمی‌تواند به تبیین رفتار و منطق حکمرانی و سیاست‌ورزی اهتمام ورزد.

واقعیت این است که نگاه رئالیستی دکتر متقی در روابط بین‌الملل نیز قابل نقد است و انقلاب اسلامی و نوع اندیشه حاکم بر آن، مفهومی فراتر از ژئوپلتیک و قدرت را اثبات کرده است. آنچه تحت عنوان اندیشه استقلال در شعار‌های انقلاب اسلامی مطرح بود تا امروز عمق جوامع پیرامونی و سطح وسیعی از اندیشمندان و آزادیخواهان و حتی نظم ناشی از نگاه قدرت‌محور رئالیست‌های حاکم بر امریکا و غرب را تحت تأثیر قرار داده است. مردم‌سالاری دینی، پایه‌ریزی تمدن اسلامی جدید، مفهوم قدرت و تولید آن و معنای جدید بخشیدن به ژئوپلتیک و کارکرد و نوع به‌کارگیری ابزار‌های ژئوپلتیک و قدرت از جمله برخی موضوعاتی است که به عنوان یک اندیشه، جایگاه محوری نسبت به ژئوپلتیک مطرح شده توسط دکتر حافظ‌نیا یا مفهوم و کارکرد‌های قدرت در نگاه رئالیستی دکتر متقی دارند. اساساً اندیشه و شعار‌ها و معیار‌ها و ارزش‌های انقلاب اسلامی و آنچه در سیر ۴۴ ساله عمر انقلاب اسلامی تاکنون ثبت شده یا ماهیت حکمرانی و حکومت، بسیاری از قواعد و رویه‌ها در قدرت و تولید آن و یا ابزار‌های قدرت و یا معنا بخشیدن جدید به مفهوم ژئوپلتیک را دچار بازبینی کرده و تأثیر قرار داده است.

در مؤلفه‌های قدرت یا ژئوپلتیک اگرچه به عنصر جمعیت پرداخته می‌شود، ولی از عنصر انسان و قابلیت‌های تأثیر پذیرفته از اندیشه و آرمان و کنش‌گری با اندیشه انقلابی و اسلامی که فراتر از تعاریف و قالب‌های قدرت و ژئوپلتیک است، غفلت می‌شود.

به همین دلیل است که هیچ‌یک از نظریات جامعه‌شناسی و علوم سیاسی، قادر به تبیین پدیده انقلاب اسلامی نیستند. تمامی استاندارد‌ها و چارچوب‌ها از معیار‌های قدرت با رخداد‌های متکی بر اندیشه‌های انقلاب اسلامی رنگ می‌بازند و نمی‌توانند چرایی سقوط نظام قدرتمند شاه و حمایت‌های بی‌اندازه غربی از آن را در سرعتی غیرقابل باور توضیح دهند. تمامی آمار و جداول نظامی از عِدّه و عُدّه رژیم صهیونیستی با نگاه رئالیستی برای پیروزی این رژیم در سال ۲۰۰۶ در مقابل حزب‌الله لبنان کافی بود، ولی آنچه رخ داد شکست رژیم صهیونیستی و پیروزی حزب‌الله بود. ۵۰‌کشور با همراهی امریکا و غرب در کنار رژیم سعودی علیه مردم یمن وارد جنگ نابرابر شدند، ولی اراده و اندیشه مردم یمن پیروز شدند و همچنان شرایط و دست برتر را دارند.

ژئوپلتیک نیز نمی‌تواند اینگونه رخداد‌ها را تبیین کند، ولی آنچه اندیشه انقلاب اسلامی در کارنامه ثبت کرده این است که برخلاف نمونه‌های مشابه، کارکرد‌های غیرقابل انکار از خودشان داده است.
امریکا در ۴۴ سال گذشته ایران اسلامی را تحریم و تحریم‌های فلج‌کننده نموده، ولی فرهنگ و اندیشه مقاومت و پایداری که آموزه‌های آن از دوران پیامبر (ص) در شعب ابیطالب و پس از آن نشئت گرفته‌اند، بن‌بست در این اهرم‌های جنگی را ثبت کرده، ولی روسیه پس از یک سال از تحریم‌های امریکا و غرب، در جامعه خود از چنین مزیتی برخوردار نیست و با اعلان فراخوان دفاع نظامی یکصد هزار نفری، عدد‌های ضعیفی را ثبت کرده و تعداد زیادی از روسیه متواری شدند. اندیشه مقاومت و انسان‌های ساخته شده با این مکتب، بزرگترین پروژه‌های تروریستی همانند داعش یا پروژه خاورمیانه بزرگ امریکا را به شکست کشانده که در معیار‌های کلاسیک قدرت باورپذیر نیست. حضور ده‌ها پایگاه نظامی و یکصد هزار نظامی امریکایی و میلیارد‌ها دلار انواع تسلیحات آنان، به جای تولید قدرت به صیدگاه و نقطه انفعال تبدیل می‌شوند، با اینکه ایران اسلامی نیز دشواری‌های خویش را تحمل می‌کند، ولی در مصاف امریکا، آنان را در یک موازنه قدرت تولید شده از اندیشه انقلاب اسلامی در سرازیری کاهش یا خروج از منطقه قرار می‌دهند. آنچه از انقلاب اسلامی در روابط بین‌المللی یا ژئوپلتیک پدید آمد، از یک سو با اندیشه‌ای خاص مولد قدرت و معادلات آن است که با معیار‌های کلاسیک تطابق ندارد و از سوی دیگر به ژئوپلتیک معنا و کارکرد جدیدی می‌بخشد و در قبال آن‌ها اصالت و محوریت دارد.

https://iuvmpress.news/fa/?p=73993

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب