تل آویو، لندن و واشنگتن از سناریوی زدن نفتکش اسرائیلی چه اهدافی داشتند؟ 13

تل آویو، لندن و واشنگتن از سناریوی زدن نفتکش اسرائیلی چه اهدافی داشتند؟


این تحلیل وجود دارد که صهیونیست ها؛ اقدام به یک‌ عملیات هماهنگ در خلیج فارس نموده اند که با انفجار در یک نفتکش صهیونیستی و کشته شدن دو تبعه رومانیایی و انگلیسی آغاز شد.
نخستین پرسشی که از ماجراجویی اسرائیل مطرح می‌شود، این است که اهداف پشت پرده خودزنی دریایی رژیم صهیونیستی و حمایت و استقبال فوری وزرای خارجه انگلیس و آمریکا و به راه انداختن هیاهوی تبلیغاتی و موج شایعات بی اساس پس از آن چیست؟
بطور کلی می‌توان پاسخ این پرسش را در موارد زیر تحلیل کرد:
۱. صهیونیست‌ها اقدام به یک‌عملیات هماهنگ در خلیج فارس نموده‌اند که با انفجار در یک نفتکش”ام تی مرسر استریت” در کرایه رژیم صهیونیستی و کشته شدن دو تبعه رومانیایی و انگلیسی آغاز شد و پس از آن بیانیه‌های حمایت از رژیم صهیونیستی از سوی وزیر خارجه انگلیس، آمریکا، کانادا، رومانی و ناتو و تهدید انگلیس و آمریکا به پاسخ جمعی منتشر شد و بدون آنکه کوچک‌ترین دلیل یا قرینه‌ای از انتساب این امر به ایران ارائه کنند به اتهام زنی و محکوم کردن ایران و به راه انداختن هیاهوهای تبلیغاتی مبادرت ورزیدند.
۲. صهیونیست‌ها در خودزنی و سناریوهای نظامی و فریب؛ مسبوق به سابقه می‌باشند و چنانچه در خاطرات گلدا مایر نخست وزیر این رژیم؛ عنوان شده است؛ کشتی اتباع مهاجرت معکوس یهودی از اسرائیل را به دستور وی توسط موساد منفجر کردند و فلسطینی‌ها را محکوم کردند ولی هدفشان جلوگیری از روند مهاجرت معکوس از سرزمین‌های اشغالی بود. کارشناسان امور رژیم صهیونیستی انفجار آمیای در آرژانتین و کشتار تعدادی یهودی در یک کنیسه و چند واقعه تروریستی مشکوک در فرانسه از جمله واقعه شارلی ابدو را به دست داعش و بر اساس شواهد و دلایل مختلف منتسب به رژیم صهیونیستی و خودزنی توسط موساد می‌دانند.
۳. بدنبال اصابت مشکوک این نفتکش خالی در سواحل نزدیک به عمان؛ شایعات خبری نیز جهت بحرانی نمایش دادن وضعیت در خلیج فارس و تعرض به دیگر کشتی‌ها از جمله کشتی اماراتی! در بندر فجیره امارات! منتشر شد که بی پایه و اساس بود و این در حالیست که بندر فجیره امارات در اختیار نیروی دریایی امریکاست!
۴. این جنگ تبلیغاتی و خودزنی صهیونیست‌ها که در آن دو تبعه انگلیسی و رومانی را نیز به قتل رساندند در هماهنگی کامل با امریکایی‌ها و انگلیس با چند هدف صورت می‌گیرد:
-صهیونیست‌ها حیات و بقای خود را در ناامنی و جنگ دنبال می‌کنند و همواره در فضای جنگی زندگی کرده‌اند و این روزها از حضور نفتکش‌های ایران و فروش نفت ایران به سوریه و لبنان بشدت عصبانی هستند لذا می‌خواهند بهانه و مشروعیتی برای زدن نفتکش‌های ایرانی در سواحل سوریه و لبنان داشته باشند و چون در جنگ دریایی از محدودیت برخوردارند بدنبال جلب حمایت ارتش آمریکا و انگلیس هستند تا ضربات رژیم صهیونیستی به نفتکش‌های ایرانی مانع مبادلات اقتصادی به نفع ایران سوریه و لبنان شوند و ایران نیز با محاسبه درگیر نشدن با انگلیس و آمریکا در مقابله به مثل در مقابل دزدی و بحران سازی دریایی اسرائیل؛ بدون واکنش بماند.
-آمریکایی‌ها این وقایع را فشاری به دولت جدید ایران برای بازگشت به مذاکرات برجامی و پذیرش مذاکره در مورد محدود سازی پهبادها و نفود منطقه‌ای ایرانی می‌دانند. ایران در بازگشت به دور هفتم مذاکرات وین با ادامه تحقیر آمریکا به عدم حضور دور میز مذاکره تا زمان عمل به تعهداتش که توسط آمریکا نقض شده است؛ بدون شرطی کردن اقتصادش به برجام و از موضع قدرت و طلبکاری و مقصر بودن آمریکا در مذاکرات حاضر خواهد شد و این موضع آمریکا را در ائتلاف علیه ایران بشدت تضعیف خواهد کرد و آمریکا با همه تلاش‌های تبلیغاتی اش برای مقصر جلوه دادن ایران در مرگ برجام؛ ناکام مانده است زیرا آمریکا رسماً از برجام خارج شد و اگر خواهان بازگشت مورد ادعای بایدن بود با یک دستور به برجام و تعلیق تحریم‌ها می‌پرداخت. ولی بایدن و امریکایی‌ها همانطور که صریحاً گفته‌اند بدون برداشتن تحریم‌ها و عمل به تعهدات خود خواهان برجام جدید و وسیع‌تر هستند.
– آمریکایی‌ها برای فشار به ایران به یک فضای تهدیدانگاری علیه ایران و اجماع سازی جدی تر نیازمند هستند. تا فضای صادرات حیاتی نفت و مشتقات آن از خلیج فارس به چین و کره جنوبی و دیگر کشورها را تحت سیطره خود در اورند. در حالی که اکنون خلیج فارس تحت اشراف جمهوری اسلامی ایران از ثبات کشتیرانی برخوردار است.
– نه ایران نه هیچیک از متحدانش در عملیات هدف قرار گرفتن نفتکش صهیونیست‌ها دخالتی نداشته‌اند بندر فجیره نیز در اختیار ارتش امریکاست پس کاملاً واضح است که این یک سناریوی ساختگی با مدیریت صهیونیستی انگلیسی و امریکایی؛ برای ایجاد ائتلاف و فشار و اجماع سازی جدید و بهانه‌ای برای اعمال تحریم‌های جدید برای فشار بیشتر به دولت جدید ایران و همزمان چین است.
اگر چه بعید است تحریم جدیدی باقی مانده باشد ولی ناامن سازی بندرها و فشار همزمان به اقتصاد چین ولی با هیاهوی عملیات رسانه‌ای و فشار به صادرات فراورده‌های نفتی ومیعانات گازی ایران به شرق اسیا و اختلال در ان برای فشار همزمان به ایران و چین و تلاش دوم برای ایجاد یک ائتلاف دریایی در خلیج فارس از اهداف اصلی امریکایی هاست.
پنج. از زمان روی کار امدن تیم بایدن که تمامی عوامل سیاست خارجی و امنیت ملی امریکایی را بطور تقریباً صددرصد مهره‌های صهیونیستی تشکیل داده‌اند باید شاهد نظامی گری بیشتر علیه روسیه و چین و ایران به نفع منافع رژیم صهیونیستی باشیم.
امریکایی‌ها وقتی در تسلط بر تنگه هرمز و خلیج فارس در سالهای اخیر؛ دچار عقب نشینی ذلت بار و بی سابقه‌ای شدند. با تجاوز نیابتی به یمن؛ قصد داشتند با تسلط بر آبراه باب المندب معادله نظامی گری و ناامن سازی را به نفع خود تغییر دهند که با شکست سعودی‌ها به رغم همه حمایت‌های اطلاعاتی و نظامی ارتش آمریکا و رژیم صهیونیستی از سعودی‌ها اما ناکام ماندند. لذا یک بار دیگر تلاش می‌کنند با ائتلاف سازی؛ ضعف خود را در تسلط بر خلیج فارس دنبال کنند.
به نظر می‌رسد ارتش آمریکا با همه تلاش خود برای ماندن در سوریه و عراق؛ نخواهد توانست از عواقب و هزینه ترور وحشیانه سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس در امان بماند و ناگزیر از ترک سوریه و عراق با تحمل ضربات سنگین‌تر در روزهای اینده از سوی ارتش سوریه و نیروهای مقاومت علیه اشغالگری آمریکا در عراق خواهد بود و با مدیریت ناامنی و بی ثبات سازی خلیج فارس برای ایجاد ائتلاف علیه ایران؛ موفق نخواهد شد.
رژیم صهیونیستی نیز جایی در منطقه خلیج فارس و دریای عمان ندارد و با خودزنی و سناریوسازی نیز نمی‌تواند برای خود مصونیت ایجاد کند و کشور ماجراجوی منطقه یعنی امارات نیز که تن به اشعال پایگاه‌های نظامی متعدد خود به امریکایی‌ها داده است بازی بسیار خطرناکی با اتش در منطقه می‌کند.
 


نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب