جنگ داخلی تنها سناریوی باقیمانده برای افغانستان 21

جنگ داخلی تنها سناریوی باقیمانده برای افغانستان


این روزها جنگ داخلی در افغانستان شدت گرفته است. روز دوشنبه بود که اعلام شد طالبان مرکز ولایت‌های نیمروز، جوزجان، قندوز و سرپل را تصرف کرده و درگیری‌ها در اطراف این شهرها به شدت ادامه دارد. روز سه‌شنبه نیز خبر رسید طالبان مرکز ولایت‌های تخار و سمنگان را نیز به‌اشغال خود درآورده است. بدین ترتیب تاکنون ۶ مرکز ولایت در افغانستان به دست طالبان افتاده است. درگیری‌ها در استان‌های ننگرهار، خوست، لوگر، پکتیا، قندهار، هرات، فراه، سمنگان، هلمند و پنجشیر نیز به شدت ادامه دارد. به طوری که وزارت دفاع افغانستان از کشته شدن حداقل ۵۷۹ و زخمی شدن ۱۶۹ تن در درگیری‌های روزهای اخیر در این مناطق خبر می‌دهد.همزمان با این تحولات طالبان پیشنهاد تشکیل دولت موقت یا انتقالی را که از سوی آمریکا مطرح شده رد کرده است. «ذبیح‌الله مجاهد» سخنگوی طالبان نیز گفته است«اگر مذاکرات شکست بخورد برای سرنگونی دولت در افغانستان به شهرهای مختلف از جمله کابل حمله می‌کنیم، اما پیش‌بینی ما این است که قبل از آنکه آتش جنگ شدت بگیرد، به راه‌حلی سیاسی می‌رسیم».
وضعیت این روزهای افغانستان تبدیل به یک معمای چند وجهی شده است. اولاً به لحاظ تئوریک تا زمانی که یک گروه فکر می‌کند در روی زمین می‌تواند به نتایج دلخواه خود برسد هیچگاه در پشت میز به مصالحه‌ای تن نمی‌دهد که قدرت را به طور مساوی بین او و رقیبش تقسیم کرده باشد. طالبان در روی زمین فکر می‌کند که دست برتر را دارد و صحبت از حمله به کابل می‌کند. از نظر این گروه خروجی مذاکرات سیاسی نیز باید با تحولات میدانی تطابق داشته باشد و در صورت تقسیم قدرت نیز سهم بسیار بیشتری از کیک افغانستان به این گروه برسد. مسئله‌ای که به احتمال بسیار زیاد دولت‌اشرف غنی حاضر به پذیرش آن نخواهد بود. نکته دوم ایده تشکیل دولت فراگیر با حضور طالبان ایده بسیار دور از ذهنی به نظر می‌رسد. تقسیم قدرت در نظام‌های پارلمانی با سابقه چند دهه حکومت حزبی نیز بسیار ناپایدار است و در نظام‌های پارلمانی سقوط دولت‌ها البته از نوع مسالمت‌آمیز آن امر رایجی است. اما در کشور افغانستان که هنوز حاکمیت ملی تثبیت نشده و دولت- ملت شکل نگرفته و افراد، احزاب، گروه‌ها و قومیت‌ها به جای وفاداری به یک کل واحد به نام افغانستان به قوم و قبیله خود وفادارند تشکیل یک دولت فراگیر با حضور همه طرف‌های درگیر بسیار بعید به نظر می‌رسد. مضاف بر این بعید به نظر می‌رسد در امارات اسلامی آرمانی طالبان جایی برای احزاب و گروه‌های دیگر باشد. به لحاظ تعارض ایده‌ها، منافع، ارزش‌ها و اهداف طالبان و دولت مرکزی توافق بر سر تشکیل چنین دولتی آن هم از طریق مذاکرات سیاسی تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسد. نکته سوم وضعیت متناقضی است که طالبان در آن گیر کرده است. دولت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و سازمان ملل صراحتاً به این گروه متذکر شده‌اند که مشروعیت این گروه را به عنوان یک دولت در صورت تثبیت حاکمیت خود از طریق‌اشغال افغانستان نخواهند پذیرفت و دولت آینده افغانستان باید برایند مصالحه ملی باشد. اما از طرف دیگر این گروه می‌داند که در پشت میز مذاکره به نتیجه دلخواه خود نمی‌رسد و دولت‌اشرف غنی حاضر به تقسیم قدرت با این گروه نیست. مضاف بر این در درون طالبان نیز جناح بندی‌های مختلفی وجود دارد و رهبری سیاسی طالبان بسیار نگران است که جناح‌های تندروی تکفیری وابسته به این گروه حاضر به پذیرش تقسیم قدرت نباشند و جنگی داخلی درون یک جنگ دیگر شکل بگیرد.لذا به دنبال فرمولی می‌گردد که این مسئله بغرنج را حل کند. طالبان به خوبی می‌داند که بر فرض که بتواند کل افغانستان را‌اشغال کند و امارات اسلامی خود را تشکیل دهد اما این دولت بدون شناسایی از سوی دولت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و البته سازمان ملل مشروعیت لازم را کسب نکرده و به دولت مستاجل خواهد بود. در نهایت اینکه به نظر می‌رسد هیچ راه‌حل کوتاه مدتی برای وضعیت امروز افغانستان نیست. تقسیم قدرت بدون خونریزی بیشتر امکان‌پذیر نیست، طالبان نیز قادر به‌اشغال کل افغانستان نیست، جامعه جهانی نیز مشروعیت این گروه را نمی‌پذیرد، دولت کنونی افغانستان نیز یک دولت مستاصل، ناتوان و ورشکسته به نظر می‌رسد و قادر نیست حاکمیت خود را به کل کشور بسط دهد لذا تنها سناریویی که باقی می‌ماند ادامه جنگ داخلی کنونی و تشدید کشتارها، ناامنی و بی‌ثباتی در این کشور است. متاسفانه طی روزهای اخیر فیلم‌های ویدئویی زیادی نیز از ترورها و کشت و کشتارهای گروه طالبان در شهرهای مختلف این کشور منتشر شده که نشان می‌دهد طالبان حتی به قول و قرارهای قبلی خود نیز پایبند نیست و گروهی که هنوز به قدرت نرسیده جنایت‌های خود را آغاز کرده بسیار بعید به نظر می‌رسد که بعد از تثبیت قدرت خود از یک موضع انسانی به اقوام و مذاهب دیگر نگاه کند. طالبان گروه یک دستی نیست و بسیاری از سلفی تکفیری‌های داعش که پس از شکست در جنگ سوریه به افغانستان نقل مکان کرده و با این گروه همراه شده‌اند مترصد فرصتی هستند که پس از تثبیت موقعیتشان انتقام خود را از شیعیان این کشور بگیرند.

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب