زوایای پیدا و پنهان حادثه تروریستی سیدنی 1032

زوایای پیدا و پنهان حادثه تروریستی سیدنی

طی روزهای اخیر ، استرالیا شاهد حادثه‌ای تروریستی بوده است که نه تنها موجب توجه تمامی رسانه‌های دنیا شده است بلکه منجر به‌بروز موجی از نگرانی‌ها در سطح حاکمیت این کشور گردیده است. این حادثه تروریستی که در پی حمله دو شهروندِ مسلح استرالیایی که با اصالتی پاکستانی و الجزایری معرفی‌شده‌اند، رخ‌داده است منجر به کشته و زخمی شدن بیش از 200 نفر که در یک گردهمایی صهیونیستی حضورداشته‌اند شده است.[1]


کارشناسان بسیاری این حادثه را خونین‌ترین تیراندازی چندسال اخیر استرالیا می‌دانند و پلیس استرالیا آن را حادثه‌ای تروریستی توصیف کرده که به نظر می‌رسد دارای زوایای پیدا و پنهان بسیاری است.


در ابتدا خاطرنشان می‌سازد پس‌از رخ‌دادن این حادثه، شاهد نخستین واکنش‌ها از سوی رژیم صهیونیستی بودیم. واکنش‌هایی چنان سریع و جهت‌دار که گویی از پیش آماده‌سازی شده و در انتظار فرصت ارائه بوده است. همین امر در کنار چند دلیل دیگر، احتمال اینکه این حمله کار سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی باشد را تقویت می‌کند. به‌یاد داریم پیش‌تر هم در برابر جهانیان ثابت‌شده بود عامل و هدایت‌کننده اصلی این‌گونه رفتارهای خشونت‌بار و اعمال ضد بشری در دنیا، سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده‌اند.


در کنار شواهد غیرقابل‌انکار دست داشتن این سرویس‌ها در این‌دست جنایات، می‌توان به تلاش‌های مقامات رژیم صهیونیستی در جلوگیری از بحران مهاجرت معکوس ساکنین سرزمین‌های اشغالی در داخل، از طریق ناامن سازیخارج از سرزمین‌های اشغالی و انحراف اذهان عمومی از بحران‌های اجتماعی و سیاسی در سرزمین‌های اشغالی اشاره داشت. آمارها نشان می‌دهد که یک‌چهارم ساکنین سرزمین‌های اشغالی، بخصوص جوانان به‌طورجدی به مهاجرت فکر می‌کنند.


تحلیلگران یکی از عوامل اصلی این تصمیم را ناشی از تأثیر ضربات مستقیم امنیتی و روانی ناشی از جنگ غزه می‌دانند. به‌طوری‌که «اسرائیلِ ناامن و ناکارآمد» به‌عنوان مهم‌ترین دلیل مهاجرت دهه‌های گذشته عنوان‌شده است. از سال ۱۹۴۸ تاکنون، از مهم‌ترین دلایل ترغیب به ورود مهاجرین یهودی به سرزمین‌های اشغالی، امنیت و آینده امن بوده است. اما امروز همه‌چیز وارونه شده‌ و ورودی‌ها کم و خروجی‌ها بی‌سابقه است.[2]


پس می‌توان نتیجه گرفت این کشتار ممکن است از سوی صهیونیست‌ها و باهدف بازگرداندن ساکنینی که طی ماه‌های گذشته از سرزمین‌های اشغالی‌گریخته‌اند -و تعدادشان نیز کم نیست- صورت گرفته باشد. چراکه با ناامن سازی مقاصد فرار صهیونیست‌ها، می‌توان انگیزه‌های بازگشت را ترغیب کرد.


در دیگر سو از مهم‌ترین دلایل تقویت این احتمال را می‌توان نوعی از عملیات ادراکی و بهانه‌جویی برای تشدید حملات و جنایات علیه مردم فلسطین و ایجاد زمینه برای اقدام علیه کشورهای حامی حقوق آن‌ها و یا گروه‌های مسلمان در منطقه با القای اسلام‌هراسی در دنیا دانست. با این اقدام نه تنها دلایلی جهت مظلوم‌نمایی و انحراف‌افکار عمومی برای رژیم صهیونیستی ایجاد می‌شود بلکه راهی مناسب جهت خروج از انزوا در عرصه جهانی نیز برای سران رژیم جعلی اسرائیل به‌دست می‌آید.


لازم‌به‌ذکر است درحالی‌که مقامات استرالیایی هم معتقدند این حملات از شدیدترین و مرگبارترین اتفاقات در دهه‌های اخیر در این کشور بوده است اما نیک به خاطر داریم نظیر این حادثه و کشته و زخمی شدن افراد عادی، غیرنظامی یا زنان و کودکان در چند سال اخیر به‌وفور در فلسطین و غزه و سراسر سرزمین‌های اشغالی اتفاق افتاده است.


با این‌وجود و مطابق معمول، همیشه شاهد تناقض رسانه‌های غربی در پس این اتفاق هستیم. همان‌طور که در مواجهه با جنایاتی که علیه مردم غزه می‌شد رسانه‌های غربی واکنش‌هایی خلاف واقعیت را نشر می‌دادند. رسانه‌های جریان سازِ غربی، پس از حمله به مراسم صهیونیست‌ها در سیدنی، جریانی خبری را ایجاد و هدایت کردند که شامل فضای احساسی شدیدی با چاشنیِ مظلوم‌نمایی بود. حال‌آنکه هیچ‌گاه در قبال فجایع به بار آمده در غزه چنین واکنشی نداشتند. این تناقض آشکار یعنی همان الگوی استاندارد رسانه‌های جریان‌سازِ غربی. این رسانه‌ها داستان‌های عوام‌فریبانه و گمراه‌کننده‌ای را خلق کرده‌اند که فلسطینی‌ها را کم‌ارزش‌تر نشان داده و جنایات رژیم جعلی اسرائیل علیه مردم اشغال‌شده و به دام افتاده را صرفاً دفاع از خود جلوه می‌دهد. این همان استانداردی است که بی‌عدالتی را عادی جلوه می‌دهد.[3]


اکنون کار تا بدان‌جا پیش‌ رفته است که رسانه‌ها در مقصر جلوه دادن داعش نیز نقش پررنگی را ایفا نمودند، غافل از آنکه بنا به ادعای مقامات آمریکایی در اعلان‌های متعدد، داعش توسط آمریکا از بین برده شده و حالا چگونه ممکن است گروهی که توسط آمریکا از بین برده‌شده است عامل اصلی این‌چنین حادثه‌ خشونت‌باری باشد. لذا می‌توان نتیجه گرفت آمریکا قصدی جدی در نابودی داعش و مقابله با آثار آن نداشته و نخواهد داشت چراکه این اسم، گزینه‌ای کاربردی و همیشگی در جهت پوشش‌دادن به خشونت‌ها و سیاست‌های آمریکا و انحراف اذهان عمومی می‌باشد. خوب می‌دانیم میزان فعالیت سرویس اطلاعاتی آمریکا به‌حدی است که در هر جنایتی در تاریخ معاصر که بنگریم، نشانه‌ای از آن مشاهده می‌شود.


در پایان خاطرنشان می‌سازد به‌اعتقاد کارشناسان بسیاری جنایت رخ‌داده در سیدنی که پس‌ازآن با کشف یک خودروی بمب‌گذاری‌شده در نزدیکی محل وقوع این حادثه همراه بود، نمونه‌ای از یک برنامه‌ریزی مدون در جهت شکل‌دهی به افکار عمومی در سطح جهانی است. پیش‌تر و با تصمیم استرالیا برای به‌رسمیت شناختن دولت فلسطین، تغییری در سیاست غرب نسبت به مسئله فلسطین رقم‌زده شد و این موضوع خشم تل‌آویو را برانگیخت. اکنون حمله سیدنی فرصتی به رژیم جعلی اسرائیل داده تا با بهره‌برداری سیاسی از این جنایت، توجه جهان را از جنایات غزه منحرف و فشارها را بر مخالفان خود افزایش داده و با یک سناریوی از پیش تعیین‌شده با مظلوم‌نمایی و انحراف در افکار عمومی به انزوای خود در عرصه جهانی پایان بخشید


نوید دانشور


[1] https://www.reuters.com/world/asia-pacific/australia-police-responding-after-gunshots-reported-bondi-beach-2025-12-14/

[2] https://english.almayadeen.net/news/politics/israeli-settler-reverse-migration-revealed-for-first-time-si

[3] https://www.aa.com.tr/en/middle-east/-western-coverage-of-palestine-remains-structurally-biased-study/3749496

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب