تنها چندماه از هدف قرار گرفتن تلآویو توسط سلاحهای سبک مقاومت فلسطین میگذرد. زد و خوردی که در آن گنبد آهنین نتوانست مانع از بارش موشکهای مقاومت قدس بر پایتخت رژیم غاصب باشد. تصاویری که از آن شبهای مقاومت و حماسه به دست ما میرسید، آسمان تلآویو را همچون جنگ ستارگان نشان میداد.
تنها چندماه از هدف قرار گرفتن تلآویو توسط سلاحهای سبک مقاومت فلسطین میگذرد. زد و خوردی که در آن گنبد آهنین نتوانست مانع از بارش موشکهای مقاومت قدس بر پایتخت رژیم غاصب باشد. تصاویری که از آن شبهای مقاومت و حماسه به دست ما میرسید، آسمان تلآویو را همچون جنگ ستارگان نشان میداد. اما به نظر میرسد نفتالی بنت آن جنگ ستارگان را فراموش کرده و سخن از «جنگ ستارگان» دیگری میگوید. ایدهای که از عمق خطای محاسباتی صهیونیستها پرده بر میدارد و در غیر این صورت، بلوف رسانهپسندی بیش نیست. «نفتالی بنت» نخستوزیر رژیم صهیونیستی اخیرا در گفتوگو با نشریه تایمز گفت که ایران در پیشرفتهترین نقطه توانایی خود برای غنیسازی اورانیوم قرار دارد و کابینه وی توانایی مقابله با آن را ندارد. این مقام ارشد رژیم صهیونیستی تأکید کرد که باید الگوی «جنگ ستارگان» را علیه ایران به کار گرفت تا بتوان با آن به مقابله پرداخت.
«جنگ ستارگان» در واقع راهبردی است که «رونالد ریگان» رئیس جمهور اسبق آمریکا در دهه ۸۰ میلادی آن را در برابر اتحاد جماهیر شوروی به کار گرفت. در حقیقت، جنگ ستارگان به طرح «دفاع استراتژیک فضایی آمریکا» اطلاق میشود. این اظهارنظر نخست وزیر رژیم صهیونیستی بدین معناست که مقامات تل آویو میخواهند از رهگذر جنگ فضایی و سایبری به مقابله با قدرت موشکی ایران و برنامه هستهای صلح آمیز آن بپردازند. در واقع بنت با طرح این ایده، خواسته ایران را با شوروی قیاس کند و بگوید ایران نیز چون شوروی در آستانه فروپاشی است، کافی است با فشار اقتصادی و تشدید نظارتها و تهدیدات نظامی، بدون خرج یک گلوله ایران را چند تکه کند. در تشبیه غلط ایران به شوروی همین بس که ایران کشوری تاریخی است که برای قرنها انسجام خود را حفظ کرده و همچون شوروی یا آمریکا یک «اتحادیه» نیست. اما غلطتر از تشبیه ایران به شوروی، تشبیه خود اسرائیل به آمریکای زمان ریگان است که جا دارد تن ریگان در گورش به لرزه در بیاید! چرا که حتی آمریکا در زمان حاضر هم با آمریکای۳۰ سال پیش قابل قیاس نیست، چه رسد به پادگان نظامی موقتیای همچون رژیم اشغالگر. اگر قرار به قیاس باشد، باید آمریکایی را با شوروی قیاس کرد که زیر بار هزینههای جنگ دارد غرب آسیا را ترک میکند و بایدن نیز همچون گورباچف، سعی در سبک کردن بار ایالات متحده دارد. واقعیت آن است که «جنگ ستارگان» بنت یک شوخی است؛ چه سالها است آمریکا قید مواجهه نظامی با ایران را زده و از حربه اقتصادی استفاده میکند.
به نقل از مهر؛ نخست وزیر رژیم صهیونیستی پیشتر از الگوی «مرگ با هزار زخم» و اکنون از الگوی «جنگ ستارگان» برای رویارویی با ایران سخن گفته است و همانطور که پیشتر گفته شد، رئیس جمهور اسبق ایالات متحده آمریکا همین گزینه را در قبال اتحاد جماهیر شوروی در پیش گرفت. این درحالی است که نخست وزیر رژیم صهیونیستی پیشتر نیز از یک الگوی دیگر برای مواجهه و رویارویی با جمهوری اسلامی ایران سخن گفته بود. در همین ارتباط، وی در سخنانی تأکید کرده بود که در مقابله با ایران باید از استراتژی «مرگ با هزار زخم» بهرهبرداری کرد.
نفتالی بنت راهبرد مذکور را به «جو بایدن» رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا ارائه داده بود. این راهبرد شامل مقابله با ایران از طریق ترکیب اقدامات کوچک بسیار در جبهههای متعدد نظامی و دیپلماتیک است.
در واقع، بنت به بایدن اعلام کرده بود که جامعه جهانی میتواند به جای مواجهه نظامی مستقیم با ایران، در جبهههای متعدد سیاسی و نظامی آن را تحت فشار قرار دهد و ضربه نهایی را وارد سازد.
اظهارات بنت در وهله اول نشانگر آن است که رژیم صهیونیستی خود به این نتیجه رسیده است که قادر به مواجهه و رویارویی نظامی و مستقیم با جمهوری اسلامی ایران نیست. بنابراین، تأکید نخست وزیر رژیم صهیونیستی بر لزوم متوسل شدن به «جنگ ستارگان» به نوعی اذعان او به برتری نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی است. بنت با این اظهارات در واقع اذعان کرد که صهیونیستها حتی از مواجهه مقطعی با ایران نیز عاجز هستند.
اظهارات بنت علیه ایران خود متضمن اذعان او به برتری نظامی و امنیتی تهران است؛ این اظهارات بیش از برخورداری از پشتوانه عملیاتی، مصرف داخلی داردنکته دیگری که در اظهارات بنت نهفته است، این است که او از ایالات متحده آمریکا و کشورهای جامعه جهانی خواسته است تا الگوی «جنگ ستارگان» را در مواجهه با ایران در دستور کار قرار دهند. این بُعد از اظهارات بنت نیز نشان میدهد که خود او به خوبی واقف است که رژیم صهیونیستی از عمق استراتژیک برای پیاده سازی چنین الگویی برخوردار نیست. درحال حاضر، محیط پیرامونی رژیم صهیونیستی در شمال و جنوب توسط مقاومت فلسطین و لبنان تحت محاصره قرار دارد.
بر اساس آنچه که گفته شد، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که سخنان گاه و بی گاه بنت در خصوص الگوهای جدید رویارویی و مواجهه با جمهوری اسلامی ایران بیش از آنکه پشتوانه اجرایی برای رژیم صهیونیستی داشته باشد، مصرف داخلی دارد. او تمام تلاش خود را به کار بسته است تا به جامعه صهیونیستی اینگونه القا کند که در مقایسه با نتانیاهو برنامههای بهتری برای مقابله با ایران دارد!
این اتفاق درحالی رخ میدهد که بنت نیز همان سیاست سابق نتانیاهو را در قالب یک ادبیات جدید و واژگان تازه، دنبال میکند. این نشان میدهد که او هم درست همان سیاستهای شکستخورده نتانیاهو را در قبال ایران در پیش گرفته است با این تفاوت که تلاش دارد تا این سیاستها را در پوششهایی جدید به جامعه صهیونیستی عرضه نماید.
آنچه که واضح به نظر میرسد این است که بنت در رابطه با تهدیدات اخیر علیه جمهوری اسلامی ایران چیزی جدیدتر از آنچه که نتانیاهو پیشتر دنبال میکرد به جامعه صهیونیستی ارائه نکرده است. بنابراین، همانطور که پیشتر اشاره شد، نگاهی گذرا به مواضع بنت و نتانیاهو علیه تهران نشان میدهد که ما با «یک مسیر و دو ادبیات متفاوت» مواجه هستیم.
نخست وزیر رژیم صهیونیستی قصد دارد در ماجراجویی علیه تهران، کشورهای عربی را با تلآویو همراه سازددر این میان، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به دنبال جلب نظر کشورهای عربی نیز هست. او قصد دارد کشورهای عربی را در برابر ایران با خود همراه سازد.علت این مسئله هم آن است که مقامات ایالات متحده آمریکا طی سالهای اخیر از ترس پیامدهای خطرناک هرگونه ماجراجویی علیه جمهوری اسلامی ایران، تحت تأثیر اظهارات و اقدامات تحریک آمیز سران رژیم صهیونیستی قرار نگرفتند.بنابراین، صهیونیستها معتقدند که آمریکاییها آنگونه که لازم است با آنها در رابطه با مواجهه با ایران همراهی نکردهاند. البته باید گفت که این عدم همراهی نیز نشئت گرفته از آگاهی کامل واشنگتن از پیامدهای خطرناک مواجهه با ایران بوده است. به هر حال، مقامات رژیم صهیونیستی برای جبران این خلأ همراهی ایالات متحده آمریکا، به کشورهای عربی چشم دوختهاند تا آنها را در برابر ایران با خود همراه سازند.
https://iuvmpress.news/fa/?p=33870
نظر
ارسال نظر برای این مطلب