نقش اربعین در ارتقای قدرت ژئوپلیتیکی و برون مرزی ایران 32

نقش اربعین در ارتقای قدرت ژئوپلیتیکی و برون مرزی ایران

امروزه در مباحث ژئوکالچر، پرداختن به تحرکات و اجتماعات بزرگ و اثرگذار به عنوان یکی از جلوه‌های پرستیژ ژئوپلیتیکی، اهمیت مطالعاتی فزاینده‌ای یافته است. در میان شیعیان، وقتی روی زیارت کربلا تکیه می‌شود، مسئله صرفاً جنبه فردی و معنوی ندارد و باتوجه به عقبه سیاسی-هویتی واقعه عاشورا، کارکردهای سیاسی-اجتماعی این زیارت پررنگ‌تر می‌شود. در این میان بر زیارت اربعین بیش از دیگر روزها تأکید شده و اربعین از‌ این‌ منظر، صرفاً یک آیین مذهبی و درون‌ دینی نیست؛ بلکه باید‌ آن‌را آیینی فراملیتی‌ برشمرد که ظرفیت‌های پیدا و پنهان آن می‌تواند در راستای ارتقای پرستیژ ژئوپلیتیکی شیعه در آغاز هزاره سوم اثرگذار باشد[۱]

جمهوری اسلامی ایران بیشترین جمعیت شیعه را در بین کشورهای منطقه غرب آسیا داراست. از این منظر راهپیمایی اربعین حسینی می تواند در ارتقای پرستیژ ژئوپلیتیکی و قدرت برون مرزی ایران تأثیرگذار باشد. بهره گیری از پیاده روی اربعین به عنوان یک رخداد مهم و دارای ابعاد مذهبی و سیاسی، می تواند یک راهکار دیپلماتیک برای تحقق اهداف جمهوری اسلامی از جمله تحکیم روابط با همسایگان و ایجاد اتحاد و تفاهم میان مسلمانان باشد. دوستی و در هم‌ تنیدگی توده‌های مردمی از کشورهای مختلف بخصوص از ایران و عراق ، نقش مهمی در پیشرفت این اهداف داشته است و به عنصری برای تامین منافع ملی مبدل شده است.

بارزترین نقش پیاده روی اربعین، تقویت مناسبات رسمی ایران و عراق بوده است. این دو کشوردارای اشتراک‌های مختلفی برای همکاری هستند که نقطه عطف آن نماد وحدت دو ملت در راهپیمایی اربعین حسینی (ع) است. این مراسم هر ساله وحدت و دوستی دو ملت ایران و عراق را بیش از پیش نمایان می‌کند و جلوه‌ای از همزیستی برادرانه را به نمایش می‌گذارد.

بی تردید استفاده از راهپیمائی اربعین در عرصه دیپلماتیک و امضای اسناد همکاری در این زمینه ، روابط دو کشور را از دیگر روابط متمایز و اهمیت مناسبات فیمابین را دوچندان کرده است. ادامه این روند منافع تهران و بغداد را تأمین و امید دشمنان را نسبت به اخلال در روابط این دو کشور خنثی می‌سازد.[۲]

در عرصه دیپلماسی عمومی نیز اربعین فرصت بی‌نظیری فراروی جمهوری اسلامی ایران قرار داده است. پیشرفت ارتباطات و اطلاعات در جامعه جهانی و ظهور سیاست‌های بین‌المللی، به ظهور دیپلماسی نوینی انجامیده است که با فاصله گرفتن از روش‌های سنتی، بر اموری چون شفافیت، انفتاح و همکاری با کنشگران جامعه مدنی و فراملی در حوزه همگانی استوار است. دیپلماسی عمومی، افکار عمومی جهان را مخاطب خود قرار داده و این توان را دارد که آنان را هر چند به شکل موقت از سلطه سیاسی و رسانه‌ای ابرقدرت‌ها رهایی بخشد.

در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران با توطئه “منزوی‌سازی” ازسوی دشمنان و فشارهای سیاسی، تحریم‌های اقتصادی و جنگ روانی مواجه است، دیپلماسی عمومی بهترین ابزار برای عبور از این فشارها و تحکیم جایگاه خود نزد افکار عمومی محسوب می‌شود.

هر چند تبلیغات و تحلیل‌های مغرضانه‌ای مبنی بر سوء استفاده سیاسی ایران از مراسم اربعین ارائه می‌شود، اما واقعیت این است که نقش و کارکرد جمهوری اسلامی را به عنوان پرچمدار اصلی جبهه مقاومت، در گردهمایی عظیم اربعین نمی‌توان نادیده گرفت.

برای نمونه ایران منادی دفاع از آرمان فلسطین و مخالف حضور و نفوذ بیگانگان در منطقه است؛ در نتیجه همایش بزرگی مانند اربعین که حاوی شعارهای نهضت کربلا همچون عزت و ظلم ستیزی است، ناخواسته نقش محوری ایران و آرمان‌های انقلابی آن را برجسته می‌نماید.

هر چندعامل اصلی تجلی این مراسم میلیونی، توده‌های مردم هستند و میزبان هم کشور عراق است. اما در عین حال نگاه و تلاش جمهوری اسلامی آن است که همچون کنگره عظیم حج، از ظرفیت‌های معنوی مراسم اربعین بهره‌برداری شایسته صورت گیرد.

تحکیم وحدت مسلمانان، مبارزه با سلطه استکبار و دسیسه‌های صهیونیسم، مقابله با جریانات تکفیری، احیای هویت و عزت و اقتدار مسلمانان و… از جمله دستاوردهای ارزشمندی است که از دل آیین پرشکوه اربعین برآمده و در برابر اقدامات و توطئه‌های رنگارنگ دشمن سدی مستحکم ایجاد می‌کند.

چنین اموری در واقع امتداد گفتمان انقلاب اسلامی است که در منطقه و جهان موجی تازه آفرید و اینک در بستر مراسم اربعین بازتولید و تقویت شده و قدرت نرم ایران را به رخ جهانیان می‌کشد.[۳]بنابراین، مسلم است که مرکزیت غیرقابل انکار ایران در منطقه غرب آسیا[۴] به سبب نفوذ گفتمانی  و تکیه برایدئولوژی و ارزش‌های مشترک کشورهای منطقه است.

 

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب