خونهایی که بر زمین نریختند
1ـ وقتی تیر سه شعبه گلوی طفل شیر خوار حضرت علی اصغر را درید. امام حسین (ع) خون طفل صغیر را با کف دست گرفته تا پر شد و آن را به سوی آسمان پاشید و فرمود چه آسان است آنچه در محضر خدا بر من وارد آید!
2ـ سنگی به پیشانی حضرت اصابت نمود. ایشان دامن بر گرفت تا خون پیشانی را پاک کنند که تیر سه شعبهای بر سینه ایشان نشست. امام حسین (ع) دست بر زخم گذاشت و چون پر از خون شد به سوی آسمان پاشید فرمود: به خدا سوگند چنین خواهم بود تا اینکه جدم محمد (ص) را پوشیده در خونم ملاقات کنم.
3ـ در نزدیکی فرات حصین بن نمیر تیری بر دهان مبارک ایشان زدند حضرت خون مطهرشان را با دستان خود به آسمان پاشیده و فرمود: خدایا سوی تو شکایت میکنم از آنچه با من و برادران و فرزندان و خویشانم میکنند!
4ـ در نزدیکی ظهر عاشورا تیری به صورت مبارک امام حسین (ع) نشست. حضرت با کمک مسلم بن رياح غلامشان خون جاری را در دستان جمع کرده به آسمان پاشید فرمود: خدایا انتقام خون فرزند دختر پیامبر را بگیر!
نظر
ارسال نظر برای این مطلب