انیس حسین علیه السلام

8
بدون نظر
دریافت

اباالفضل و ما ادرک ما اباالفضل
عاشق است
عاشق حسین است
انیس حسین است
وقتی که ابوالفضل می بیند رفتند، همه رفتند، با سر رفتند، تکه تکه رفتند
می آید پیش حسین و می گوید: یا اخا ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ
می گوید دلم گرفته، دلم تنگ شده، از زندگی خسته ام، اجازه بده من هم بروم
حضرت مدام بهش می گویند
أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي
کجا بروی؟ تو پرچم دار من هستی
مشکل این نیست که این ها را به شهادت سوق بدهند
مشکل این است که این ها را نگهدارند
تا آخرین لحظه که اباالفضل دیده همه رفته اند و حسین و اباالفضل تنها باقی مانده اند
اباالفضل اجازه رفتن می خواهد
حسین می گوید در خیمه ها آب نیست این بچه ها تشنه اند

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب

مطالب مشابه

مطالب مشابه را دنبال کنید...
ما فرزندان علی هستیم

ما فرزندان علی هستیم

سه شنبه , 21 فروردین 1403
صفای دل ؛ خدا باید جواب بده

صفای دل ؛ خدا باید جواب بده

دوشنبه , 20 فروردین 1403
قدرِ انسان

قدرِ انسان

چهارشنبه , 15 فروردین 1403
از دست رفته‌ایم

از دست رفته‌ایم

چهارشنبه , 15 فروردین 1403
به چی ما رو فروختی؟

به چی ما رو فروختی؟

یکشنبه , 5 فروردین 1403
باید برگردیم

باید برگردیم

یکشنبه , 5 فروردین 1403
موشن استوری : دستت اما حکایتی دارد

موشن استوری : دستت اما حکایتی دارد

دوشنبه , 30 بهمن 1402
او ایران را حرم میدانست

او ایران را حرم میدانست

دوشنبه , 30 بهمن 1402