روند تحولات افغانستان با رسیدن طالبان به کابل، پایتخت و فرار محمد اشرف غنی، رئیسجمهور سابق این کشور و سقوط دولت، برای همه طرفهای درگیر این جنگ، کشورهای همسایه و منطقه از جمله جمهوری اسلامی ایران و همچنین جهانیان به گونه غیرمنتظرهای رقم خورد.
قبل از اینکه نگاهی به رویکرد طالبان و چشمانداز افغانستان به دنبال تحولات جدید داشته باشم، بیان این نکته ضروری است که سرنوشت کنونی اشرف غنی و دولتمردان و سیاسیون افغانستان، تکرار سرنوشت دولتها و کسانی است که پشتشان به حمایتهای امریکا گرم بوده و فکر میکردند کاخ سفید و دولتمردان آن، شریک و همپیمان قابلاعتماد و اعتباری خواهند بود، اما امریکا بار دیگر ثابت کرد که به چیزی فراتر از منافع ملی غیرمشروع خود و متحدان صهیونیستیاش نمیاندیشد و همان طور که عطامحمد نور، از رهبران سیاسی افغانستان در تازهترین پیام ویدئویی خود پس از سقوط شهر مزارشریف گفت، تمام آن شعارهای پر زرق و برق امریکا، چون دموکراسی و حقوق بشر، ملتسازی، حقوق زن، آزادی بیان و رسانه، بازسازی و تأمین صلح و ثبات در افغانستان دروغی بیش نبوده و امریکاییها بیشرمانه مردم افغانستان را در شرایطی بسیار سخت و سرنوشتساز رها کردند. متأسفانه وضعیت کنونی افغانستان نتیجه حضور امریکا و ناتو، به خصوص اعتماد و اتکا به آنها و همچنین حضور دولتمردان تکنوکرات و تحصیلکرده در غرب، چون اشرف غنی است که هیچ درد و وابستگی به ملت افغانستان نداشته و ندارند و با فساد گستردهای که به راه انداختند، همچون موریانه، شالودههای نظام و دستاوردهای ۲۰ سال گذشته را از درون نابود کردند و دیدیم که با اندک فشاری، همه چیز از هم پاشید.
آنچه امروز واقعیت جامعه افغانستان است، حضور و سلطه مجدد طالبان بر کیان این سرزمین و به دست گرفتن زمام امور است، اما این طالبان و رهبران و فرماندهان آن، تاکنون، حداقل به ظاهر نشان دادهاند که با طالبان دهه ۷۰ کاملاً متفاوت بوده و تجربه به آنها ثابت کرده که باید تغییر کنند و هوشیار باشند. به همین خاطر، به نظر میرسد که باید رویکرد فعالان اجتماعی و رسانهای و سیاسیون در چنین شرایطی، از رویکرد انتقادی به عملکرد گذشته طالبان، به رویکرد مطالبهگری تغییر پیدا کند و به شرایط به وجود آمده، به عنوان یک فرصت نگریسته شود، تا تهدید، زیرا شخم زدن گذشته، در چنین شرایطی هیچ کمکی به آینده افغانستان و مردم آن نخواهد کرد. منافع مردم افغانستان و همچنین همسایگان نیز اقتضا میکند که در شرایط کنونی از شروع یک جنگ داخلی تمام عیار دیگر در این کشور و تکرار تلخ تاریخ جلوگیری شود و همه با خویشتنداری و کمک به تسریع روند مذاکرات بینالافغانی و اعتمادسازی بین جریانهای سیاسی، از رفتن به سوی چنین جنگی جلوگیری کنند.
قطعاً برنامه امروز امریکا نیز تحریک بیش از پیش گروههای مختلف افغانستانی برای ادامه جنگ و رفتن به سوی یک بحران دیگر است، زیرا در غیر این صورت، این همه شتاب برای خروج از کابل و بستن سفارتخانهها، در حالی که طالبان در سخن و عمل ثابت کرده پس از امضای توافق صلح با امریکا، خونی از بینی حتی یک امریکایی و دیگر نیروهای خارجی خارج نشده است، چه معنایی میتواند داشته باشد؟! با هشدارهایی که این روزها مقامهای پیشین و کنونی نظامی امریکا در مورد خطر بازخیزی داعش در افغانستان میدهند، ناگفته پیداست که امریکا به دنبال راه انداختن موج جدید بیثباتی در این کشور، به دنبال چه هدفی است!
در طول یک هفته گذشته، مردم افغانستان در شهرها و مناطق مختلف در حالی که در ابتدا از طالبان ترس داشتند، آهسته آهسته با اعتماد نسبی به عفو عمومی رهبر طالبان و خویشتنداری فرماندهان ارشد و اعضای این گروه، به زندگی عادی خود برگشته و حتی مطالبات خود را از طالبان بیان میکنند. در این فضا، به خصوص شیعیان افغانستان عظیمترین و باشکوهترین تجمعات و مراسمهای عزاداری حسینی (ع) را حتی نسبت به تمام ۲۰ سال گذشته برگزار کردند.
در چنین شرایطی رهبران و فرماندهان ارشد طالبان، به خصوص مذاکرهکنندگان سیاسی این گروه، همانطور که ملا برادر به آن اذعان کرده، در برابر یک آزمون بزرگ و سرنوشتساز قرار دارند که میتواند سرنوشت افغانستان را تعیین کند؛ رفتن به سوی تشکیل یک دولت فراگیر با حضور همه اقشار و گروهها، یا یک جنگ داخلی ویرانگر دیگر. ایجاد یک دولت فراگیر ملی، احترام گذاشتن به رأی و نظر مردم از طریق برگزاری انتخابات، اولویت دادن به صلح، تسریع مذاکرات بینالافغانی و انعطافپذیری در رسیدن به نتیجه قابل قبول برای همه، فعال ساختن ادارات دولتی و بازگشت نظم و حکومتداری شفاف در جامعه، آزادی عمل گروهای مذهبی- قومی، به خصوص شیعیان و دستیابی آنها به حقوق حقه خود از جمله تداوم رسمیت مذهب جعفری به دنبال اصلاح قانون اساسی، تلاش برای پر کردن شکافهای اجتماعی و رفتن به سوی وحدت و ملتسازی، کوتاه کردن دست امریکا و همپیمانان این کشور از سرنوشت افغانستان، افزایش روحیه تعامل و حسن همجواری با همسایگان به خصوص پاکستان و جمهوری اسلامی ایران و پایان دادن به اختلافات و تنشها، آزادی عمل رسانهها و زنان بر اساس معیارهای اسلام ناب و معتدل از مهمترین مطالباتی است که این روزها از سوی فعالان سیاسی، اجتماعی و مردم افغانستان از طالبان و دولت آینده به رهبری این گروه مطرح میشود. البته رهبران سیاسی و جناحهای مختلف مقابل طالبان نیز در برابر یک آزمون دشوار قرار دارند که آیا با انعطاف و خویشتنداری میتوانند به صلح فراگیر با حضور طالبان دست پیدا کنند یا خیر؟!
نظر
ارسال نظر برای این مطلب