در آستانه فرارسیدن چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سقوط رژیم شاه و فرار امپریالیسم و صهیونیسم از کشور، مقامهای رژیم صهیونیستی که در آن زمان در سازمانهای امنیتی اسرائیلی بودند، از خاطراتشان در شب سقوط همپیمانشان محمد رضا پهلوی و ساواک سخن می گویند.
آنان از فروپاشی ناگهانی روابط اقتصادی، امنیتی و سیاسی ۳۰ ساله رژیم صهیونیستی با ایران سخن می گویند که شاه بنا نهاده بود و از پیروزی انقلابی سخن می گویند که رژیم صهیونیستی را غده ای سرطانی می داند که باید از پیکر امت اسلامی برچیده شود.
یکی از نویسندگان صهیونیست در این باره نوشت که در سال ۱۹۷۹ دو نظریه در نهادهای امنیتی و سیاسی اسرائیلی وابسته به دولت مناخیم بگین ظاهر شد.
اولی معتقد بود که انقلاب به سرعت فرو می پاشد و یکی از نزدیکان شاه به حکومت می رسد و رابطه ایران با تل آویو را به وضع قبل برمی گرداند.
اما رویکرد دیگر که آریل شارون وزیر جنگ صهیونیستی به آن معتقد بود، می گفت که باید به این انقلاب ضربه زد.
وی پیشنهاد کرد که شماری از نیروهای چترباز برای نابود کردن انقلاب و کمک به دستگاههای امنیتی شاه مانند ساواک به ایران اعزام شود.
بگین مخالف ایده اعزام چترباز برای سرکوب تظاهرکنندگان بود و می گفت که چتربازان هرگز نمی توانند بر مردم ایران که علیه رژیم شاه به خیابان آمده اند، پیروز شوند.
اما روزنامه کیهان در شماره ۲۲ ژوئن ۱۹۷۹ نوشت که تل آویو نیرویی ۳۰۰ نفری از کماندوهای آموزش دیده برای جنگهای خیابانی به فرماندهی رحبعام زئیفی را با هواپیماهای شرکت العال به تهران اعزام کرد که یونیفورم ارتش ایران را به تن داشتند و کارشناسان نظامی صهیونیست مستقر در ایران نیز به آنان پیوستند.
این مساله ثابت کرد که رژیم صهیونیستی تمام تلاش خود را به کار برد تا رژیم شاه را حفظ کند که نشان دهنده عمق رابطه میان طرفین است.
فروپاشی رژیم شاه که نوک پیکان امپریالیسم و غرب بود و آمدن نظام اسلامی که اقدام به برقراری رابطه با جهان عربی و اسلامی کرد، باعث شد تل آویو خود را در تنازع بقا با این نظام ببیند.
مهمترین ویژگیهای این انقلاب آن است که کاملا مردمی است، هم پیمان اسرائیل با اراده مردم سرنگون شد و اینکه این انقلاب پروژه ای ضد اشغالگری صهیونیستی را بنا نهاد و رهبر آن حضرت امام خمینی (ره) فلسطین را قطب نمای امت اسلامی قرار داد.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب