امروز جمهوری اسلامی پس از ۴۳ سال به عنوان یک واقعیت انکار ناپذیر توانست توازن قدرت را به سود ملتهای مستضعف جهان به ویژه ملت فلسطین تغییر دهد و نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی را در شرق به شدت کاهش دهد.
یکی از ویژگیهای انقلاب اسلامی که شاخصترین ارزشهای یک انقلاب تاریخی تلقی میشود اثر گذاری این انقلاب در تقابل با هژمونی قدرتهای استکباری و چینش یک نقشه راه جدید بر اساس الگوهای دینی و اخلاقی است.
هر انقلابی در طول قرنهای اخیر چه در حوزه جغرافیایی غرب و چه شرق رخ داده پس از مدت زمانی از مسیر واقعی خود دور شده و به سمت سازش و همراهی با متغیرات اقلیمی حرکت کرده است.
انقلاب فرانسه، شوروی سابق، کوبا، مصر، الجزائر و لیبی اگر چه جنبههای نظامی آنها پررنگتر بود اما نتوانستند به اهداف ترسیم شده خود دست یابند و از مسیر خود منحرف شدند. اما انقلاب اسلامی ایران یک حرکت پر شور مردمی بود که توانست به عنوان یک پدیده جدید سیاسی در عرصههای بینالمللی جایگاه والائی در تعاملات سیاسی جهانی و منطقهای قدم بگذارد.
بسیاری از تحلیلگران به دلیل خوداتکائی انقلاب اسلامی و تقابل چالشی با دو قدرت آن زمان شرق و غرب، تصور میکردند که انقلاب پس از یک فرآیند زمانی کوتاه از مسیر خود منحرف و به نقطه آغازین باز خواهد گشت.
اما دو عامل مهم در قوام و دوام جمهوری اسلامی تأثیرگذار بودند و آن وجود رهبری کاریزماتیک در رأس نظام و تکیه انقلاب بر ارزشهای دینی است که هر گونه سلطهپذیری را نفی میکند.
این دو عامل توانستند انقلاب اسلامی را در طول ۴۳ سال گذشته در برابر طوفانهای حوادث بیمه کنند زیرا انقلاب اسلامی بر پایه یک اراده دینی و با شعار نه شرقی و نه غربی الگوی جدید را در جهان اسلام ایجاد کرد.
سازمان و مؤسسات بینالمللی در طول چهار دهه گذشته کنفرانسهای زیادی برای تجزیه و تحلیل اسباب و دلایل قوام و دوام انقلاب اسلامی تشکیل دادند و همه این سیمینارها و کنفرانسها یک خروجی مشترک داشت و آن توان و قدرت بازتولید نخبگان در متن انقلاب است.
در سال ۱۹۹۵ دانشگاه تورنتو کانادا میزگردی با شرکت اندیشمندان غربی برای بر رسی چرایی قدرتیابی روز افزون و تأثیرگذاری انقلاب در سطح منطقه و جهان تشکیل داد.
شرکتکنندگان در میزگرد دو عامل پایدار را به عنوان زیر بنای قدرتافزایی انقلاب بر شمردند وان وجود رهبری با کاریزمای بالا و چرخش اکثریت ملت ایران حول محور یک مذهب اعتقادی مشخصی است که به ایجاد وفاق و وحدت ملی کمک کرده است.
نتیجهگیری شرکتکنندگان این بود که غرب و آمریکا باید دو گزینه را که سالها در صدد اجرایی کردن آن هستند از دستور کار خود خارج کنند و آن تلاش برای تجزیه ایران و ایجاد جنگ داخلی است که این دو مقوله به دلیل انسجام ملی و رهبری قدرتمندانه، تحت هیچ شرایطی قابلیت عملیاتی شدن را ندارند.
قدرت بازدارندگی ایران و حضور پر نفوذ فیزیکی و معنوی ایران در منطقه و شکلگیری یک کمربند مقاومتی در بخش مهمی از منطقه نتیجه اثربخشی میدانی ایران طی چند دهه گذشته تلقی میشود؛ لذا در طول چهار دهه گذشته به ویژه در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی غرب و آمریکا با هزینههای بالا به صورتی شتابزده و از رهگذر ایجاد هیجانهای کاذب قومیتی در صدد اجرایی کردن آن بودند که با شکست مواجه شدند.
امروز جمهوری اسلامی پس از ۴۳ سال به عنوان یک واقعیت انکارناپذیر توانست توازن قدرت را به سود ملتهای مستضعف جهان به ویژه ملت فلسطین تغییر دهد و نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی را در شرق به شدت کاهش دهد.
از این رو یکی از اندیشمندان منصف جهان عرب، جمهوری اسلامی ایران را تجلی و تجسم آرزوها و آمال میلیونها انسان آزاده در طول تاریخ توصیف کرده است که این جمهوری میتواند ملتهای مستضعف منطقه را علیرغم وجود بازدارندگیهای شدید به سوی رستگاری هدایت کند.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب